کاش ازدواج نکرده بودم

عزیزم ی حرفهای قشنگی توی امضات زدی پس چرا شک داری به جیزی که گفتی همه اوایل زندگی مشترکشون از این مشکلات دارن کم کم همدیگه رو بهتر میشناسن اما کم کم بچه که بیاد اون صمیمیت گرم رو لا خودش نیاره بذار نی نیت به دنیا بیاد ببین آقات چه خوب میشه فقط صبر داسته باش همین

🤐🤐

خیلی ریز بین و به اصطلاح خاله زنک. زوم کرده رو من و از کوچکترین کارها و حرفهام ایراد میگیره. کاری کرده که  نسبت به خانوادش هم احساس بدی پیدا کنم. البته خب حرفهای اونا هم تاثیر میذاره روش. 

از شوهراتون تعریف نکنید پر رو تر میشن تشکر نکنید اثر برعکس داره فقط در ازا رفتارهای خوب اش شاد باشید و باهاش مهربون باشید 

خب سعی کن با خانواده ش یه کوچولو خوب تر رفتار کنی تا این شکا رو از بین ببری . خیلی باهاشون صنیمی نشو یه جوری رفتار کن که اگه کاریم انجام دادی نتونن حرفی بزنن با سیاست 

وا عزیزم این دیگه بهونه ست . من خودم الان 6 ساله ازدواج کردم اصلا اصلا فامیلاش که یکبارم نیومدن خونمون . خاله هام و داییام رو تو این 6 سال یه بار دیدم اونم خونه مامانم. خانوادهش سالی یه بار میان  اصلا من نه مهمونی میرم نه مهمون میاد. شاید دوسال یبار هم بریم مسافرت.

ولی فقط موندن کنار شوهرم رو دوست دارم با هیچ چیز تو این دنیا عوصضش نمیکنم . این شوهره که برام زحمت میکشه نیازمو براورده میکنه منو نه فک و فامیل و اینا  .

زندگیت رو دودستی نگه دار و بخاطر چیزای پوچ داغونش نکن .منم اوایل خانواده م میگفتن این اهل رفت و آمد نیست بدرد نمیخوره اما برام مهم نبود الان خوشحالم که بحرف دلم کردم و بخاطر یه خاله زنکی بیخود زندگیم رو داغون نکردم .

مردا رو زیاد جدی نگیرید و بزرگشون نکنید زندگی تونو بکنید و برای خودتون خوش باشید اینا ۴۰ سالشون که شد تازه جا افتاده میشن زیاد محل نذارید فقط محیط خونه رو با طراوت نگه دارید کدبانو باشید و با کارها و اهداف تون سرگرم بشید 

سلام کم کم رفتاراشو یاد میگیری.بعضی ها هنوز تو دنیای مجردی هستن

خب تمام موارد بالا که گفتی منم دارم زندگی همینه .

باورت میشه ۸ ساله عروسی کردم یه مهمونی خونه بابام یا داداشام نرفتم .خونه عمه و خاله ودایی بماند.

تمام عروسی های فامیل خودم و خودش تنها میرم نمیاد چون سرکاره .

از قبل کرونا خونه مادرشوهرم نرفتم کلا رفت وآمدی نداریم با کسی .

بخدا سعی میکنم همیشه خوب باشم مخصوصا با پدر و مادرش. با اینکه بی احترامی هم دیدم ازشون. نه مشکل اینا نیست. کلا شوهر من زیاد ازحد حساسه و درگیر روابط خانوادگیشه. نمیدونم چطور بگم یه جورایی هم تو سری خور از طرف اونا. توقع داره منم همین طور باشم.

شما هم مثل بیشتر ما با یک فرد غیر عادی ازدواج کردی اگه عرضه و جربزه اشو داری تمومش کن. اگه نه که باید بسوزی و بسازی 

منم کاش قلم پام میشکست و ازدواج نمیکردم

چرا نمونه اصلا این انرژی منفی رو از خودت دور کن فقط به خودت انرژی مثبت بده ی کاری کن به شوهرت اصلا فکر نکن به کارهای روز مره زندگیت برس ارایش کن فیلم ببین ورزش کن خونه بابات برو با دوستات وقت بگذرون تا نی نیت به سلامتی به دنیا بیاد ولی خوب این زود رنجیت از بارداریت هم میشه ها اینم بگم بهت گلم ماخانمها وقتی باردار میشیم ویارمون رو روی ی کس خاصی میریزیم یکی رو شوهر یکی رو مادر یکی رو مادرشوهر کلا اینجوری از بارداریت هم میتونه باشه فقط اینو با اطمینان خاطر بهت میگم که وقتی نی نی بیاد میبینی که آقات سر ساعت خونه هست شایدم زودتر چون اقای منم اینجور بود وقتی دخترم به دنیا اومد زودتر از معلوم تعطیل میکرد میاومد خونه نیگفت نمیتونم طاقت بیارم برای این فسقلی