منم خجالت میکشیدم خواهرشوم بستری بودم موندبودپیشم روم نمیشد حالم خیلی بد بود ولی نمیگفتم با من بیا دستشویی اما خواهرم ودخترم بودن راحت بودم بیچاره اوتم هرکاری میکرد من خجالت نیکشیدم
از محبت مادرشوهرته،منم تو بارداری شرایط شما رو داشتم،و نزدیک دو ماه موندم خونه مادرشوهرم،با اینکه اصلا راحت نبودم،اما خوب شرایط اینجوری بود،واقعا خجالت زدم کردن،به خصوص پدرشوهرم که بنده خدا حتی قبل رفتن تو سرویس بهداشتی،پامیشد برق برام روشن میکرد،کلی زحمتمو میکشید،قربونش برم چقدر دلم براش تنگ شده،به خاطر کرونا خیلی وقته نرفتیم،چون تو یه شهر دیگن.