خیلی زود ناراحت میشم,خیلی زود رنج و حساس شدم.
برا کوچکترین چیزا ناراحت میشم.
بنظرتون این قضیه ناراحتی داره؟
صبح مامانم زنگ زد گف اون مرغی ک گفتی رو چجوری درست کنم,بعد آبجیم ازونور گفت آبجی خودت بیا درستش کن تو بلدی.من گفتم چی میگه.مامانم گف هیچی,!
الان دوباره بهم زنگ زده اگر دوست داری بیای بیا خونمون.!
نمیدونم برم یا نه
حس بدی دارم.
مامانم با بچه من میونه ای نداره واسه همون زیاد میلی نداره برم خونش.
نرو
منم بودم بهم بر میخورد بنظرم حساس نیستی حقدداری
نرو عزیزم چرا سختش میکنی
اصولا به هر مسئله ای زیاد فکر کنی روش حساس میشی فکرتو ازاد کن همین
منم بودم ناراحت میشدم
وااا معلومه که نرو
هرچی خوندم دلیل ناراحتی ندیدم من
ناراحت نشی ها ولی من احساس کردم مامانت شاید دیگ سر و اعصاب بچه و این ها رو نداشته باشه ناراحت نشو مادربزرگ من همیشه میگه ک زود برین من حوصله چایی و پذیرایی ندارم منم بهش حق میدم
اگه راحت نیستی یا فک میکنی به بچت خوش نمیگذره نرو.ولی روی خودتم کارکن تا حساسیتت کم بشه.خودت راحت تری اونوقت
