2733
2734

من دوتا جاری بزرگتر از خودم دارم خیلی دوست دارم م عکس های عروسیشون رو ببینم 

یکی از جاریام که خونشون بودیم بحث عروسی و آتلیه و.. کشیدم وسط جاریم ترغیب شد رفت عکس های عروسیش رو آورد نشونم داد که البته خیلی چیزایی که خانواده شوهرم بهم دروغ گفتن و ازم قائم کردن تو همون عکسا دستشون برام رو شد بعد از آون مادرشوهرم ناراحت شد و جاریم هم فهمید سوتی داده زود عکس ها رو جمع کرد رفت 

حالا میخوام عکس های آون یکی جاریم رو هم ببینم به نظرتون چجوری موضوع رو بکشم وسط که عکس ها رو بیاره اینم بگم که زیاد باهم صمیمی نیستیم و یه جورایی باهم حس رقابت داریم😅

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2728

چه اصراریه عزیزم؟البوم یه وسیله شخصیه ،شمانباید نقشه بکشی واسه دیدنش.هرکی دوست داشته باشه خودش میاره نشون میده

به لطف خدا همین روزا(خیلی خیلییی زووود)تاپیک میزنم ؛ خدایا شکررررت که دخترمو شفا دادی.بگو الهی آمین

حالا بفهمی چه سودی برات داره؟کسیو نمیتونی مجبور کنی برات کاری انجام بده فقط،ی کینه میشه تو دلت

 مادر از مرگ نمیترسد...تنها نگرانی یک مادر این است که فرزندش را در دنیایی تنها بگذارد که هیچکس مانند او دوستش نخواهد داشت.

مگه جاری جزء آدم حساب میشه ؟😒

{کنجدجونم،هنوزنمیدونم دخمری یاآقاپسری 😊امامن وبابایی وآبجی باران بی صبرانه منتظریم که بدونیم 😊امروزباران کوچولوبه بابایی میگفت :بابایی بیامامان توی شکمش نی نی داره،من میخام بغلش کنم ،اسباب بازیاموبدم بازی کنه....نمیدونم من چراذوق کرده بودم.خدایابه بزرگیه خودت قسمت میدم این حس هارونصیب همه خانومای سرزمینم کن🙏تاریخ (۱۳۹۹/۴/۲۱)}
2738

وا به حق چیزای نشنیده 

عکس عروسی رو معمولا همه نشون میدن

اینجا شرایطم رو میگم چون براگ سخته هر وقت تاپیک میزنم تک به تک به همه بگم😞من یه مادرو یه زن هستم خیلی خیلی عذاب کشیدم اووو بگم تموم نمیشه.ولی بدترینش تشنج دخترم تو شش ماهگی بود شوهرمم مشکل جسمی و اعصاب داره .شوهرم کارگر مشکل ذهنی و جسمی داره. دخترمم تشنج کرده💔شوهرم میتونه راه بره و حرف بزنه ولی از نظر عقلی مشکل داره خیلی مغزش کار نمیکنه هنگ میکنه پخمه اس جسمی هم تا یه کار میکنه میفته ضعیفه نمیتونه زیاد کاری انجام بده.خلاصه زندگیم میشه اینکه من تو یه شهر کوچیک که همه همدیگرو میشناسن تو یه خانواده بد نام به دنیا اومدم...بابام مشکل اخلاقی شدید داشت و داره مشکل مشکل روانی هم داره... مادرم از مجردی سابقه افسردگی داشت وقتی با بابام عروسی کرد بیشتر شد مشکل روانیش جوری که فقط قرص میخورد خواب بود...خلاااصه همه اینا رو میشناختن. هیچ کس از در خونمون رد نمیشد چه برسه به اینکه با من ازدواج کنه...بابام وضع مالیش عالیه.ولی پولی برای ما خرج نمیکرد.فقط دنبال هرزگی و هوس خودش بود..حتا تا پول نواربهداشتی رو نداشتم تو مجردی...با اون همه پولی که بابام داره.... خلاصه هیچ خواستگاری نداشتم. وقتی شوهرم اومد خواستگاریم باهاش ازدواج کردم
جاری من خودش نشونم نمیده میترسه دعوا راه بندازم چون میدونم جه کارها براش کردن کلا اخلاقش اینجوریه اص ...

شاید ازتون یه چیزی دیدن و حس کردن که قایم میکنن، احتمالا واکنش خوبی به این قضایا نداشتی

مثلا چی فهمیدی که اون فهمیده سوتی داده و خانواده شوهرتم ناراحت شدن؟؟

حس میکنم هدفت فقط نگاه کردن عکس نیست میخوایی یه چیزایی بفهمی از اون عکسا.

عکس چیز شخصیه زشته ادم با زرنگی یکیو خام کنه که عکسای عروسیشو ببینه

در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۲ کاربریم به خواست خودم لغو شد خیلی دوست داشتم بازم بمونم اما اینجا کاملا وقتمو میگرفت. نمیتونستم مدیریت کنم همش اینجا بودم.این چند سال که اینجا بودم از همه کار وزندگیم افتادم ودرجا زدم..دوسه تا کاربری دیگم داشتم که اونا قبلا توسط نی نی یار تعلیق شد.سه،چهار سال توی این سایت بودم.گاهی اوقات عصبی بودم وممکنه با کسی بد برخورد کرده باشم یا حرف بدی زده باشم.امیدوارم اگه کسی بوده که از دستم عصبانی بوده وهست اگه‌مقدوره براش منو ببخشه وحلالم کنه.برای خوشبختیم، برای سلامتی وطول عمر خودم ومادرم وهمینطور واسه ازدواجم با یک ادم مناسب وابرومند وخوشبخت شدنم دعا کنید.سنم متاسفانه هی داره بالا میره وهمچنان مجردم.واسم دعا کنید.خدافظ
مگه جاری جزء آدم حساب میشه ؟😒

خودمونم جاریه کس دیگه هستیم 😐

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
شاید ازتون یه چیزی دیدن و حس کردن که قایم میکنن، احتمالا واکنش خوبی به این قضایا نداشتی

نه تا حالا هیچی نگفتم خودش شخصیت خیلی مارمولکی داره ..شایدم مثل اسی مادر شوهرم اینا سفارش کردن

یعنی همه جور مراسمی برای جاری بزرگم گرفته بودن از بله برون و عقد کنون خیلی مفصل و حنابندون و عروسی بهترین تالار و پاتختی و همه عکس هاش رو دیدم که هر مناسبتی براش عیدی آورده بودن و یلدایی آورده بودن اونوقت هیرکانی برای من نکردن و مدام میگفتن ما رسم نداریم و برای بقیه عروس هامون هم انجام ندادیم برای جاریم 2 تا سرویس سنگین کادو داده بودن و کلی طلا اما من 😤

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز