با خاهرش اینا چندماه قط رابطه بودیم چون بهمون فحش دادن.
خاهرش خودش به مریضی زد میگفت اب گوشم تموم شده😟ومادرشوهرمم شوهرم مجبور کرد برن عیادت وازاونوموقع باهاشون حرف زد اما رفت امد نداشتیم .
قبل دعوا هفته ایی دویاسه بار همو میدیم بااینک حقوقمون کمه اما اکثر هزینه هاشون باشوهرم بود ظ(مرغ.شارژ.لباس.آژانس هم بود خودش وبچه هاش نوبتی زنگ میزدن بیا مارو ببر فلان جا)
شوهرهم داره سراین مسائل قبلن دعوا راه انداختم وتاحدودی این خرج ها کم شد.
تو دعوا هم من حضور نداشتم اما شوهرم بود متوجه شدم بهم گفتن ج ن ده شوهرمم گفت جوابشون دادم اما من دلم صاف نشد چون هیچوقت بی احترامی نکرده بودم.
شوهرم چندین بار گفت پشیمون شدن و...تو ببخش من قبول نکردم
حالا دیشب خونه مادرشوهرهمو دیدیم