پستتو دیدم میدونی چی یادم اومد دوران مجردیم هروقت اتاق درس میخوندم میخواستم برم اشپزخونه اب بیارم یا از اتاق میومدم بیرون حال روحیم خوب شه همین که پامو از اتاق بیرون میذاشتم بابام میگفت گوشیمو میدی مامانم میگفت چای دم کردم برام میاری داداشم شارژ کنشو میخواست تازه میفهمیدم که تا اخر عمرم اتاق بمونه بهتره الان که میگی حالا بیداریدیاد اون روزا افتادم