شوهر خواهرم برگشته به خواهرم گفته بذار صادقانه بهت بگم كه دلم ميخواد ماهى يه بار ترياك بكشم بذار بكشم پيش خودت تو خونه كه رفيق بازى هم نشه 🥺
خواهرم كلا باهاش مخالفت كرده اونم بهش برخورده گفته جورى رفتار ميكنى انگار من معتاد ميشم معلومه به من اعتماد ندارى و از اين حرفا
خواهرم از ظهر خونه ماست حتا حرفم نميزنه انقد اعصابش خورده البته شوهرش امشب شب كار بود خواهرم به بهونه تنهايى اومده اينجا