بچه ها خونه خاله ام سه تا خونه اون ور تر مامانم ایناس
عصری اومدن
من گفتم کسی نیس بی زحمت مانتوهاتون دربیارید دستاتونم بشورید
آخه از بازار اومده بودن منم بچه کوچیک دارم
یه دفعه دخترخاله ام گفت برو بابا اصلا نمیایم تو
منم همون موقع جمع کردم اومدم خونه خودم
مادرم با من دعوا داره چرا اینجوری میکنی مگه فقط تو بهداشت و کرونا حالیته
از اون ور خاله ام گفت ما میریم خونمون هروقت اینا رفتن بگو میایم
ای زورم گرفت
خوووو لعنتی رفتین وسط بازار با دست کثیف لباس آلوده چ توقعی دارین بزارم بچمو بغل کنین
جالبه میگفتن ما ک جایی نرفتیم همش تو ماشین بودیم
من قهر کردم ب مامانم گفتم دیگه اونجا نمیام نوشته نیا زوری ک نیس