دوست ندارم بگم سر چی دعوا میکردم الان دارم دیونه میشم من دعوا راه ننداختم سر ی چیز کوچیک منو زد سر مد و لباس لباس که من میخواستم بپوشم گفت واسه مهمانی لباس تنگ نبود خیلی گشادم بود ی سارافن تا سر زانو با ی مانتو جلو بازبود میخواستم برای توی پارک بپوشم که لج کردم گفتم نمیام اونم لباس ها شو در آورد بعد مامانم به بابام گفت که بریم بابام گفت دوباره لباس نمی پوشم
خالم اینا میخوان فردا بیان خونمون اگع بفهمن با مامانم دعوا کردم باید منتظر موج دوم دعوا باشم ناهار شام فردا که کلا بامنه فردا خالم میان اینو خودم میدونم چون داره خالم میاد همیشه من غذا درست میکنم فقط بگین چکار کنم مامانم فردا ناراحت نباشه با اینکه میدو نم با هم ی هفته قهریم
بعد مامانم به من راز هاتو به دوستات نگو آخه مادر من تو با من مثل دوستام رفتار میکنی که من تو بگم
کدوم دوستی این کارا رو میکنه ؟؟؟؟
به جای اینکه دوستانه حرف بزنه دلایل بگه منو میزنع
خالم واقعا مادره چون همش با دختر درد دل میکنن یا خالم با مانم همش حرف میزنه درد دل میکنن من اگع خواهر داشتم خیییلی خوب بود
من همش سفره دلمو برای دیگران باز میکنم چون میدونم اگه به خالمم بگم میزاره کف دست مامانم الانم به صورت ناشناس دارم درد دل میکنم برای شما دیگه خسته کسی رو ندارم که بهش این رازای دوران کرونا روبگم چون الان دیگه دوستام نمبینم لطفا برای دختراتون خواهر باشید نه مادر وقتی ی خواهر دعوا میکنه بهتر یاد آدم میمونه تا ی مادر
نباید ی دختر 17 ساله رو میزد
دارم گریه میکنم و برای شما مینویسم بچه که بودم با ،بابام درد دل میکردم ولی خییییییلی چیزا رو نمیشه به بابا گفت 😢😢