بخدا نه ادم حسودیم نه از این زنا که چشمو هم چشمی میکنن
ولی دست خودم نبود دلم سوخت که دلم رفت برای یه شال پنجاه تومنی ولی نتونستم بخرمش
رفتیم خونشون از خرید تازه برگشته بودن،حالا از خریدای خوردنی کنه نگم
گردو،بادوم،چن مدل پنیر،گوشت چرخی چندددد کیلو میگفت میخام برا همبرگر،قارچ و کلی پنیر پیتزا
کلی وسایل کیک از پودر خامه،پودر کاکایو،کلی شکلات تخته ای سیاه و سفید،و همه چیز
و کلی ریز میزای دیگه و میوه و اینا
خریدای خودش:
دوتا مانتو،۴تا شال،یه شلوار جین یه شلوار پارچه ای،سه مدل کفش،کیف،لباس زیر،جوراب،لوازم ارایشی.وسایل تزیینی برا خونه،فقط صدو پنجاه یک جا داده بود کش و گل سرو کیلیپس😥،میگفت وای سه ماه بود بازار نرفته بودم حلاک کردم خودمو
خدا بیشترشو بده بهشون ولی چرا اینقد اختلاف طبقاتی چرااااا