ی چیزی انگار درون منه ک منفجر نمیشه راحت شم و هی داره بیشتر و بیشتر بزرگ میشه و منو عذاب میده ...
پسرم صدا داره درک داره هر چی میگم میفهمه و متوجه میشه فقط کلام نداره
گفتار درمانی نمیشه چون دقت و تمرکز نداره
بازی درمانی میبردم ک کرونا تعطیلش کرد
هرکاری بگید کردم کتاب خوندم شعر خوندم تخم بلدرچین کفتر مرغ محلی دعا نویس دکتر گفتار درمان کار درمان بردم
گاهی بیخیالم میگم سه سالش تموم بشه حرف میزنه خیلی ها میگن
گاهی مث الان زمین تنگه زمان تنگه دیوارا میان سمتم میشینم باهاش حرف میزنم تنهایی ک عزیز دل مادر چرا حرف نمیزنی با ما قهری ؟با ادما قهری؟مامان ناراحتت کرده داری ناز میکنی دارم میمیرم حرف بزن خواهش میکنم ... خسته شدم از بس ب مردم توصیح دادم ک دکتر بردمش راه حلی ندادن فقط دارن منو سر میدوونن
دوماهه دیگه سه سالش تموم میشه و فقط میگه ماما همین .... دلم گرفته برام دعا کنید