2726
عنوان

کیا فقط شبا به نوزادشون شیر خشک دادن؟

| مشاهده متن کامل بحث + 7055 بازدید | 88 پست
منطور تون از چ زمانیه من طبیعی زایمان کردم تا 12،روزم تقریبا اذیت بودم ی هفته طول کشید تا بخیه ها ...

من بارداری واسم سخت گذشته تا الان . مثلا ی بار رفته بودم دکتر همونجا بیهوش شدم . شوهرم بنده خدا خیلی هول شد . و بعدش خییییلی گریه کردم ک کسی نیس اینجا چن روز بهم برسه .از اون روزم تو خونه ک دارم غذا میپزم شونه هام پاهام گز گز میکنه حس بیهوشی دارم زود میشینم. میترسم شوهرم سرکار باشه بیفتم زمین.

دوس داشتم مث ابجیام خونم شهر خودم باشه . برم پیش مامانم غذاهای ک دوس دارم راحت بخورم 

خدایاشکرت
الحمدلله شیر خودمو گرفت حوصله حرف مردمو نداشتم اصلا از استرس حرفای مادرشوهر و پدرشوهرم اینطور شدم ...

همین اینا افسرده تون کرده😔


به خودتون خیلی سخت گرفتین واقعا شیرخشک میخورد فرقی نمیکرد حداقل یه مامان شاد داشت😔

وقتی برای تاپیک شما نظر میدیم و راهنماییتون می‌کنیم،لایک کردن شما نشانه شعور شماست که “ممنونم از زمانیکه در اختیارم گذاشتید”….اینجا به هیچ عنوان جای درد و دل و مشورت گرفتن برای مسائل مهم زندگی مشترک نیست… لطفا به هیچ عنوان براساس نظرات کاربران با سنهای پایین و فرهنگ های مختلف تصمیم های جدی نگیرید…☘️


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من بارداری واسم سخت گذشته تا الان . مثلا ی بار رفته بودم دکتر همونجا بیهوش شدم . شوهرم بنده خدا خیلی ...

عزیزم

ما زنا همینیم

منم تا 9 ماهگی میرفتم سر کار

تو شهر بغلی

اونم با اتوبوس

ولی همسرم ک محل کارش حوالی اونجاس منو نمیبرد

حالا ک رفتیم مشاوره میگه خب من چ میدونستم اذیت میشی فک میکردم داری لوس بازی درمیاری

با تاپیک بامداد خمار جلو میرم. گروه آبی رو با کمک آسنات جونم😍 پشت سرگذاشتم. قدم 173.وزن قبل 87.وزن حالا 77. هدف اول 75. هدف دوم 71. الان ک توی گروه سبزم وزنم شده 70 کیلو. هدف سوم 67. هدف چهارم 66 و تثبیت. جووووونانرژی چی بالاتر از این که شوهرم با دیدنم مدام میگه اوفففف چقدر تغییر کردی؟ 🥰یا این ک میتونم با خیال راحت لباس برای خودم سفارش بدم چون سایزم تا حدودی استاندارد شده😍
نه بابا نگران نباش شلختگی ربطی نداره تازه شیر خودت کمتر شلخته میگنه ریحت و پاشش کمتره من دلم نمیخوا ...

اخه خونه خودم راحت ترم . چون حتما شوهرم اولش خیییلی ذوق بچه رو داره دلم نمیاد ازش دورش کنم . اون موقع حتما مامانم مادر شوهرم میان .

ولی روزای اول دوس ندارم خانواده شوهر ببیننم.دوس دارم راحت دراز بکشم . من خیلی جلوشون معذبم . و اصن دوس ندارم با حال بد جلوشون باشم

خدایاشکرت
2728
همین اینا افسرده تون کرده😔 به خودتون خیلی سخت گرفتین واقعا شیرخشک میخورد فرقی نمیکرد حداقل یه م ...

همیشه این موضو واسه خانواده های پسر یه چیزیه ک باهاش سرکوفت بزنن . هیچ وقتم عوض نمیشه این فکر 

خدایاشکرت
اره واقعا سخته . همون تا ۶ ماه رو کمتر میرم جایی . بعده ۶ ماه هم غذا خور میشه غذاشو میبرم. کلا حس می ...

تپل میشه نگران نباش غذای کمکی هم میتونی از پایان ۴ ماهگی شروع کنی زودترم تملی میشه نینیت

اخه خونه خودم راحت ترم . چون حتما شوهرم اولش خیییلی ذوق بچه رو داره دلم نمیاد ازش دورش کنم . اون موق ...

عزیزم چرا معذبی

من اصلا

ولی خب

موقع زايمان کسی و نداشتم پیشم باشه

مادر شوهرم اومد

بعدشم با آب و تاب نشست گریه زاری و التماس های منو برا بقیه تعریف کرد

چقدر خجالت کشیدم

با تاپیک بامداد خمار جلو میرم. گروه آبی رو با کمک آسنات جونم😍 پشت سرگذاشتم. قدم 173.وزن قبل 87.وزن حالا 77. هدف اول 75. هدف دوم 71. الان ک توی گروه سبزم وزنم شده 70 کیلو. هدف سوم 67. هدف چهارم 66 و تثبیت. جووووونانرژی چی بالاتر از این که شوهرم با دیدنم مدام میگه اوفففف چقدر تغییر کردی؟ 🥰یا این ک میتونم با خیال راحت لباس برای خودم سفارش بدم چون سایزم تا حدودی استاندارد شده😍
اخه خونه خودم راحت ترم . چون حتما شوهرم اولش خیییلی ذوق بچه رو داره دلم نمیاد ازش دورش کنم . اون موق ...

به این چیزا فکر نکن که اون‌روزات خوشیش ازبین میره

تو راحت باش

خیالتم راحت هرروز میلن بالاخره نوه شونه

تو راحت دراز بکش

راحت به کارات برس

وقتی برای تاپیک شما نظر میدیم و راهنماییتون می‌کنیم،لایک کردن شما نشانه شعور شماست که “ممنونم از زمانیکه در اختیارم گذاشتید”….اینجا به هیچ عنوان جای درد و دل و مشورت گرفتن برای مسائل مهم زندگی مشترک نیست… لطفا به هیچ عنوان براساس نظرات کاربران با سنهای پایین و فرهنگ های مختلف تصمیم های جدی نگیرید…☘️
عزیزم ما زنا همینیم منم تا 9 ماهگی میرفتم سر کار تو شهر بغلی اونم با اتوبوس ولی همسرم ک محل کار ...

اوف سر کار رفتن دیگه واقعا سخته .خدا کنه باز مث قبل اروم و شاد باشی . با این فکرا خودتو درگیر نکن. حرفو همیشه هس .

باورت نمیشه من الان بچم گفتن احتمال زیاد دختره . چقد حرف میزنن . ک دوباره برو شاید اشتباه شده 


خیلی عصبی میشم . چطو دخترای خودش با ارزشن .چرا جرات میکنه بچه معصوم هنوز دنیا نیومده حرف بزنه . بچه یا دختره یا پسر . منو نذاشتن جلوم ک انتخاب کنم

خدایاشکرت
دکتری ک من بچمو. میبرم میگفت سیستم ایمنی شیر. خشک با شیر. مادرزیاد. فرق نداره  عزیز. خودتو اذی ...

دقیقا دکتر دختر منم همین و میگفت که واقعا اونطور که میگن شیرخشک بد نیست فقط برای اینکه مادرها تنبلی نکنن شیر خودشونو بدن اینطوری میگن 

عزیزم چرا معذبی من اصلا ولی خب موقع زايمان کسی و نداشتم پیشم باشه مادر شوهرم اومد بعدشم با آب و ...

واااای خیلی بدم میاد از اینکه زیر نظر بگیرتم .اگه اینطور باشه میرم پیش مامانم فایده نداره هر روز حرف بشنوم . الان ی ساعت خونشون دراز بکشم میگه چرا همش میخوابی چرا کار نمیکنی بچت فلان میشه 


انگا زورشون میگیره . زن باردار همیشه خسته هس .

بعدنم حتما میگه باید پاشی کار کنی واست بهتره

خدایاشکرت
منم شير خشكي بودم خودم انقدر باهوشم    

ما کلا خانوادگی شیرخشک خوردیم😃

 مادر از مرگ نمیترسد...تنها نگرانی یک مادر این است که فرزندش را در دنیایی تنها بگذارد که هیچکس مانند او دوستش نخواهد داشت.

من تو اقدامم

کلا اخلاقم اینجوریه ک خیلی سخت نمیگیرم

الان ک به زایمان و بعدش فکر میکنم پیش خودم میگم میرم چند ماه اول رو خونه مادرشوهر میمونم چون نوشه وظیفشونه بهش برسن، تا بچم جون بگیره بعدش میرم خونه خودم، البته مادرمم هست میاد کمکم اگر خونه باشم، اما میگم چرا ب مادر خودم زحمت بدم؟؟ 

بچه من میشه نوه اول مادرشوهرم واس همین خیلی دورشو میگیرن از الان مطمئنم

اینکه گفتین دوس ندارین با حال بد جلو اقوام شوهر باشین یا دوس ندارین جلوشون به بچتون شیر بدین رو خیلی درک نکردم، چ عیبی داره؟ بذار وقتی هم بی حالی بهت برسن!!

عروسشون نوه آورده براشونااااا🙄 وظیفشونه اصلا ک به عروس و بچه برسن و اونا هم شب بیداری بکشن😄😁

سخت بگیری سخت میگذره 

از تک تک لحظه‌های نوزادی بچت لذت ببر چون سریع چشم ب هم بذاری بزرگ شده باید بفرستیش مدرسه

✨Do your best✨
من تو اقدامم کلا اخلاقم اینجوریه ک خیلی سخت نمیگیرم الان ک به زایمان و بعدش فکر میکنم پیش خودم میگ ...

زن داداشم بچش دنیا اومد چن روز رفت خونه مادرش 

مادر شوهرم به مامانم گفت بهتر بذا مامانش بش برسه بعد بیاد . مامانم گف اونم مث دخترمه ولی حتما با مامانش راحت تره ک رفته اونجا .

ببین اگه میدونستم ی ذره دوسم دارن حتما مشکلی نداشتم بیاد . ولی میدونم ک فقط واسه حرف دراوردن و امر و نهی میاد خونم .

هر ادمی یجوره .کم نکشیدم ازشون .همینکه حرف درشت نزنن بخدا راضی راضییم . 

😑😑

خدایاشکرت
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز