امروز خیلی حوصلم سر رفته بود همشم تو خونم دلمم گرفته بود زنگ زدم به شوهرم بیاد منو ببره بیرون گفت 40 دقیقه دیگه میام مد کلی آرایش کردم لباسامو پوشیدم موندم تا بیاد ولی نیومد😥زنگ زد گفت کار دارم هیچ وقت منو بیرون نمیبره من حتی راضیم بشینم تو ماشین حتی پیاده هم نشم خیلی امروز دلم برا خودم سوخت