بچه ها کل ماجرا یکم طولانی هست که تو دو تا تاپیک قبلم هست اما به طور خلاصه میشه این:من و خواهر ۱۱سالم با هم زندگی میکنیم چون پدر مادرمون فوت شدن ....
قبل از این که پدر مادرمون فوت بشن،خواهرم از خانواده همیشه گریه میکرد و گوشی میخواست ،الان هم حدود سه ماه پیش من گفتم واسه این ک حالش یکم خوب شه براش بگیرم و بخاطر کلاس های آنلاین واسش واتساپ زدم .یکی از دوستاش بهش گفته که (عذر میخوام)س.ک.س و اینا رو،حالا در مورد اون موضوع باهاش صحبت کردم و....
خلاصه پس فرداش بهش گفتم که میرم بیرون یک ساعته برگردم اونم گفت من نمیام ،خیلی تعجب کردم چون از تنها خونه موندن میترسه اما گفت من نمیام و اصرار کرد ،منم شوکه شدم ولی گفتم باشه
ولی وقتی برگشتم ،چیزی رو دیدم که از دیروز تا الان فقط گریه کردم .
الان مینویسم براتون:
کمکم کنید بگید چیکار کنم.