پخت و پز میکنه برامون لباسامونو مرتب میکنه اوتو میکنه خونه رو خودش جارو میکنه عمرا و اصلا بهم کار نمیده فقط میگه ماشین لباسشویی رو برام روشن کن اگه با شوهرم دعوام شه شوهرم بخواد تو گوشم بزنه خودش میاد سپرم میشه و چون شوهرم بیکاره سر هر عروسی بهم پول اصلاح و لباس و خیاط رو هر کدوم جدا جدا میده .پدرشوهرم از تشنه ای بمیره خودش نمیره آب بخوره مادرشوهرم براش میبره اونم اگه تنها باشه با من بهم کار نمیده ازم انتظار انجام کارای خونه رو ندارن .ولی وقتی دعوا مون میشه با شوهرم مادرشوهرم بهم میگه تو کوتاه بیا تو کوتاه بیا شوهرم خیلی خیلی دوستم داره بدون من نمیتونه آب هم بخوره وابستس ولی شده دست رو من بلند کرده و گوشیم رو قایم میکنه تا به بابام یا مامانم نگم حتی حالم یبار بهم خورد منو زد. مادرشوهرم به پول پدرم ولی انگار حسودیش میشه یبار وسط