2737
2734
عنوان

متنفرم از این کار شوهرم

484 بازدید | 26 پست

یکی اینکه وقتی غذا میخوریم ۲۰۰ بار میره آشپزخونه ولی ظرفا رو جمع نمیکنه میدونه من باردارم سختمه یا اینکه میره بیرون وقتی میاد خونه با اینکه کلید داره زنگ میزنه من تو هوای گرم باید برم براش در و باز کنم .وخونمونم طبقه بالای مادرشوهرمه .

من فقط دخترم دخترم دخترم‌دخترم‌ زندگیمه اول دخترم بعد برادرم بعد مادرم بعد خواهرم و پدرم رو دوست دارم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

بگو عزیزم بی زحمت ظرفارو بشور حالم خوب نیست.

یبارم با خودت ببرش پیش دکتر تا خودش بشنوه که باید استراحت کنی.

درمورد کلید هم بگو بالا پایین رفتن پله خوب نیست برام خودت در باز کن.




زیباترین حس دنیا مادریست😍مادری فقط عشق وحال وبوس وبازی ولوس شدن وشیرین کاری نیست.مادری یعنی خستگی.....موی شونه نزده ...چای سرد....نصف شب بیدارموندن وسرگرم کردن بچه....نق زدن وگریه...بدغذایی...دعا برای پی پی کردن بچه یبوس...تعویض پوشک....ازهمه بدتر وقتی دستشویی داری وبچه نمیذاره بری😩😧.........مادربودن  یعنی  خودت وقف کسی کنی که عاشقانه دوستش داری هرچندبزرگ بشه یادش نمیاد😧
وظیفته

عزیزم من هیچ وظیفه ای ندارم سخت ترین کار دنیا بارداریه که من دارم میکنم ۸ ماهم

من فقط دخترم دخترم دخترم‌دخترم‌ زندگیمه اول دخترم بعد برادرم بعد مادرم بعد خواهرم و پدرم رو دوست دارم
2738
بگو عزیزم بی زحمت ظرفارو بشور حالم خوب نیست. یبارم با خودت ببرش پیش دکتر تا خودش بشنوه که باید استر ...

التماسم میکنه میگه تو رو خدا جان بچه بیا 

من فقط دخترم دخترم دخترم‌دخترم‌ زندگیمه اول دخترم بعد برادرم بعد مادرم بعد خواهرم و پدرم رو دوست دارم

شوهره من که وقتی مادرش یا خواهرش تو راه پله ها باشن از قصد زنگ میرنه که من برم درو باز کنم که مجبور شم با اونا سلام علیک کنم . اگه نباشن که خودش کلید میندازه میاد تو اتاق . ااااینقد بددددم میاد . چند وقت پیش گفتم دیگه زنگ بزنی درو باز نمیکنم  . اااایش

وظیفته


دوست نداشتم ریپلای کنم اما این تفکر واقعا اشتباست😐 زن هیچچچچچ وظیفه ای نداره. 

بارداری و زایمان بزرگترین و سخت ترین کار دنیاست. وظیفه مرده که تو این دوران تمام کارای خونه رو بکنه.... بدون هیچ تبصره ای...

ایام غم نخواهد ماند... 99/09/09 بهترین اتفاق زندگیم افتاد. شکر
درو باز نکن دو سه بار تا مجبور شه باز کنه بعد عادت میکنه

اونوقتا خیلی حساس بودم همش میترسیدم بره یه بار بهم گفت در رو باز نمیکنی من میرم خونه خواهرم منم بدو رفتم در و باز کردم‌گفتم نرو ولی الان نه میگه میرم میگم برو بر نگردی بر عکس اون میترسه من بزارمش برم

من فقط دخترم دخترم دخترم‌دخترم‌ زندگیمه اول دخترم بعد برادرم بعد مادرم بعد خواهرم و پدرم رو دوست دارم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730