2733
2734
عنوان

مشکل من و مامانم

249 بازدید | 14 پست

بچه ها مامانم یه عروسی تو خونه دعوت بود هی گفتیم نرو منو داداش و خاهرم  

از اونطرف مادر بزرگ وخاله هام میگفتن اگه هیچ کدوم نریم ناراحت میشن و فلان تو برو ما نمیایم 

 اخر هم پا شد رفت 

کلا ازین فداکاری ها برای خانوادش زیاد میکنه

گفت فقط کادو میدم میام دو ساعت اونجا بود 

منم تو گروه فامیلی پیام دادم خاله ها عزیز تا میتونید از مامان من سو استفاده کنید 

کار بدی کردم ؟داشتم اتیش میگرفتم نتونستم خودمو کنترل کنم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738

یبار ویگه  یه خاله کوچیکم حالش بد بود عروسی دعوت بودیم باز مامان منو گذاشتن پیش اون به همه هم گفتن مامان من حالش بد بوده اون خالم پیشش مونده مراقبش باشه ابرو من بردن  گه مادرت مریضه تو اومدی خالت مونده

دیگه جنگ خودت شروع کردی بچرخ تا بچرخ

هووووووف 

 مامانم گفت تو گروه کسی تو کار منو خاهرام دخالت نکنه 

منم حرصم گرف گفتم خدا تورو به خاهرات خاه اتم به تو ببخشه😥😔 

واقعا بار اولشون نیست هپیشه دردسراشون برا مامان منه خوشیاشون برا خودشون

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730