دیروز عصر خواهرشوهرم اومد خونمون بعد بارداره به گفته خودش تازه یک ماهشه فقط 6 روز از وقت پریودیش گذشته به همه هم گفته بارداره
بعد دیروز که آومد من شربت پرتقال و شیرینی و میوه آوردم براش گفتم بخور بارداری زن حامله دلش همه چی میخواد اونم خورد حالا امروز لکه بینی داشته 😭 مادرشوهرم زنگ زد هرچی فحش و حرف زد گفت تو بدت میاد دختر من بارداره دیروز اومده خونه تو چیزی ریختی تو شربت دادی خورده که بچه اش سقط شه😭😭گفتم مادرجون نگو این حرفو من چرا باید این کار رو کنم میگه نه تو از منو دخترهام بدت میاد معصومه میگه هیچی نخورده جز آون شربت و میوه ای که خونه تو خورده بعد از آون اینطوری شده 😭آخه چرا این حرفو میزنه
میگه دعا کن بلایی سر بچه اش نیاد نمیزارم تو اون خونه بمونی😭😭😭😭😭😭