2703
2553

همشو نوشتم الان کپی میکنم

انقد گیج و گنگم نمیدونم از چی باید بگم؟ از اینکه دختری تو شرایط من انقد مستاصل شده انقد خوار و خفیف شده که همه چیو تحمل کرده که شاید یه روز همه چی درست شه ولی اخر فهمیدم خودم اشتباه کردم تاوانشم همین چیزاییه که داره سرم میاد 

یه شوهر عصبی و بددهن و دست بزن دار 

خلاصه اومدم شرح ماوقع اینچندروزمو که حتی نمیتونم به اورژانس اجتماعی بگم به شما بگم تا خالی شم چون چیزایی که سرم اومد خارج از توانمه

اولین بارش نبود که میزنه وولی دارم کاری میکنم که اخرین بارش باشه 

سه روز پیش به خاطر اینکه 3تا یج اینستا توکوشیم دارم همه چی شروع دوتا پیج خودم یکی خانواده و فامیل یکی هم برا دوستام پیج مامانمم دستم بود هی ازم سوال میپرسید 

رفتم تو پیجش که سوالی داشت همونجا براش حلش کنم هی توضیح ندم 

ولی شوهرم باورش نشد که نشد چون میددونه خیلی از اینستا و زیرابی رفتنا بلدم ( نه که خودم برم) به دوستام که سوالای داشتن جلو این جواب داده بودم فکر کرد الان چه خبره 

خلاصه بحث شروع شدو تا من اومدم بگم اینا برای چیه سیلی اول سیلی دوم لگد و مشت بود که خودمو زیرش دیدم

انقد زدد زد که خودشم خسته شد ( توروخدا نگین اگه شما بودین میزدین) اونایی که تو شرایط من بودن میدونن چقد یه مرد زور داره تازه اگه یه ذره مقاومت میکردم بدتر میخوردم 



ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456


خلاصه روز اول اینطوری شد شب دوم اومدم مثل همیشه با مظلوم نمایی بگم ببین چی کار کردی تنمو و کبودیارو نشون بدم که گفت خوب کاری کردم تو داری خراب میشی دختر سالم سه تا پیج برا چی باید داشته باشه خلاصه بازم زد بدتر از اول جوری که فقط چشمام سیاهی میرفت 

خیلی حالم بد بود من خیلی بچه درسخونیم دایم دارم درس میخونم این سه روز نتونستم هیچی بخونم روز دوم گفتم کاری نکنم به درسم لطمه بخوره مخصوصا که داره امتحانامم شروع میشه کلا درس برام مسکنه 

خلاصه کارایی کردم که حالمو خوب کنه و شروع کردم درس خوندن که اومد دید دارم درس میخونم لابد انتظار داشت یه گوشه افتاده باشم حرفی کلا رد و بدل نشد اخر شب گفت من روزی خوشم نیاد درس بخونی نمیذارم بخونی 

منم چون ارشدم ولی دارم برا دکتری میخونم که ارزومه دیدم دیگه نمیتونم تحمل کنم شروع کردم بعد سه روز هر چی از دهنم درومد گفتم 

دوباره جریان 3روز نتکرار شد فقط با یه تفاوت که چار تا حرف من بارش کردم

امروز وسایلمو جمع کردم برم شهرستان خونه پدر مادرم که باز یه سری کتکم زد گوشیامو برد (الان با لپتاپ اومدم) تلفن خونمون هم یک طرفه شده درو هم روم   قفل کرد مانتو کلا هر چی لباس داشتمم برد 

زنگ زدم 110 اومد از پشت در گزارش نوشت از زیر در داد تو 

فردا میخوام برم دادسرا شکایت بعد برم زشکی قانونی و بعد برم شهرمون 


خب🥺

یکم در مورد خودم توضیح بدم «به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مَرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و...»

خب:(((( 

پنجره‌ ای که اذیتت می‌کنه رو باید ببندی هرچقدر هم منظره ی پشت پنجره زیبا باشه میشه واسه سلامتی و شادی خانوادم یه صلوات بفرستین ...خیلی ممنون میشم ...نبسته ام به کس دل 💛 نبسته کس به من دل •| دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از عمر چه ماند باقی مهر است و محبت است و باقی همه هیچ   بعضیا یه جوری میگن ما خوشگلیم انگار اونارو خدا کشیده ما رو جعفر هفت ساله  دنیا اگر عدالت داشت مرد هم بکارت داشت. دیدی که سخت نیست...تنها بدون من؟ دیدی که صبح میشود...شبها بدون من؟ این نبض زندگی بی وقفه میزند...فرقی نمیکند با من بدون من! دیروز گرچه سخت ...امروز هم گذشت ...طوری نمیشود ...فردا بدون من!
2714

ولش کن برو خودتو اسیر این زبون نفهم نکن

در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم به پشت سرم نگاه کردم جایی که از خوشیها حرف زده بودیم دو ردپا بود و جاهایی که از سختیها حرف زده بودیم جای یک رد پا بود به خدا گفتم:در سختیها کنارم نبودی؟ خدا گفت:آن رد پایی که میبینی من هستم ؛در سختیها تو را به دوش میکشیدم!!!! خدایا عاشقتم تنهام نذار😍😍😍😍😍😍😍😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز