منو همکلاسیم 4 ساله به قصد ازدواج با همیم یه دفعه اومد خواستگاری خونوادم گفتن نه چون راه دور بود و میخواست منو ببره شهرشون. یکسال طول کشید تا خونوادمو مجدد راضی کردم در طول این یکسال حتی مادرش تماس میگرفت که خونوادتو راضی کن باز میایم. منم راضی کردم قرار بود بیان که گفت مامانم یه دفعه مخالف شده میگه اوندفعه جواب رد دادن ضایع شدیم و منو ول کرد. بعد 4 ماه برگشت و گفت نتونستم دووم بیارم باز با هم بودیم و گفت بزار کار منو تو جور بشه بعد ازدواج کنیم. الان کار خودش جور شده اما من نه هنوز. خونوادم روی کار من حساسن ولی من بهش گفتم تو هرجا بری میام و کارمو ول میکنم. جدیدا دیر خبر میگیره الانم پیامش دادم این حرفا رو زد بهم. سبز رنگا پیامای اونه