moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 عنوان کیا مامانشون همیشه باهاشون دعوا داره تو خونه 328 بازدید | 14 پست ۲۰ سالمه مامانم الکی تو خونه چپو راست میاد گیر میده اگر دلش از دست کسی دیگه پر باشه ی موضوع پیدا میکنه با من دعوا کنه فحش میده نفرین میکنه خسته شدم بخدا😖 1399/04/12 | 10:56 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
hado عضویت: 1398/12/21 تعداد پست: 14915 من فوش نفرین نمیکنه... ولی اصابش از چیزی خورد باشه نمیشه باهاش حرف زد خودش اروم میشه😂
atyeh عضویت: 1399/02/17 تعداد پست: 3880 بی خیال عزیزم، مامان منم اینجوریه، الان جدیدا گیر میده ک چرا همش سرت رو کتابه، 😐😐😂😂😂
hastisadat عضویت: 1399/02/13 تعداد پست: 10354 مامان من دعوا نمیکنه اصلا باهام حرف نمیزنه طول روز 😐🤚هرکاری میکنم ناراحت میشه اینم سخته 👆👆
moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 بخدا انقد بعضی وقتا اذیتم میکنه به سرم میزنه فرار کنم ولی جایی هم ندارم میترسم
دخترجااااان عضویت: 1397/02/27 تعداد پست: 16692 منم همینم سر هر چیزی گیر میده چرا به خودت نمیرسیچرا شوخی میکنی.چرا میخندیچرا حرف میزنی چرا میری میگردیچرا شوهر نمیکنی چرا خواستگار ردمیکنیو.... درخواست دوستی قبول نمیکنم
moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 منم همینم سر هر چیزی گیر میده چرا به خودت نمیرسی چرا شوخی میکنی.چرا میخندی چرا حرف میزنی چر ... ب منم میگه ازدواج کن از دستت راحت شم ولی من نمیخوام از چاله بیوفتم تو چاه
moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 منم ۱۹سالم بود ک متاهل شدم تااون سن خیلی عذابم داد ب خدا درکت میکنم منم بعضی وقتا انقد عذابم میده میگم ایندفه هر کورو کچلی بیاد همراش میرم
moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 منم ۱۹سالم بود ک متاهل شدم تااون سن خیلی عذابم داد ببخشید فوضولی نباشه شما الان از ازدواج کردی از دست مامانت راحت شدی دیگه ؟شوهرت خوبه؟من همش میترسم این جا خلاص شم گیر یه دیوونه تر بیفتم
1378tanha عضویت: 1396/12/09 تعداد پست: 4498 یه روزی منم مثل تو بودم کاش زمان برمیگشت به همون موقع ازدواج کردم بدبخت شدم
moon_78 مدیر استارتر عضویت: 1398/12/20 تعداد پست: 536 یه روزی منم مثل تو بودم کاش زمان برمیگشت به همون موقع ازدواج کردم بدبخت شدم اینا همش تقصیر بعضی ماماناسانقد رو بچه ها فشار میارن و اذیتشون میکنن که مجبور شن به هر نحوی شده از اون خونه فرار کننمن تقریبا هفته ای یبار باید از دستش گریه کنم
hami عضویت: 1395/05/07 تعداد پست: 21981 مامان منم خیلیی وابسته خونوادش بود..همش میگفت برین به مامانم سربزنین..یا خواهراشو دعوت میکرد اعتراضم میکزدم میگفت مثل عمه ات نشیا😃خونه خودمه دلم میخواد..سراین مسائل باهم درگیر بودیم کارشناس رادیولوژی هستم..هرسوالی درباره عکس واسکن وماموگرافی وعکس های رنگی رحم،روده،معده و..دارین میتونین بپرسین..خوشحال میشم کمکتون کنم
بی_اعصاب_ترینم عضویت: 1399/04/07 تعداد پست: 164 ببخشید فوضولی نباشه شما الان از ازدواج کردی از دست مامانت راحت شدی دیگه ؟شوهرت خوبه؟من همش میترسم ای ... ن شکر خدا شوهرم ماهه .دوست پسرم بود عاشق هم بودیم و هستیم .۴ساله ازدواج کردم .مامانم بازم غراش رو میزنه ولی تاحدامکان باهاش رفت و امد ندارم .درحد ماهی ۱ ساعت