بچهها ...قبل ازدواجم ، دوره دانشجویی پدر بزرگ و مادربزرگم خرج من و میدادن...بعد اون مرحوم شد و منم ازدواج کردم...مادربزرگم با اینکه ازدواج کرده بودم ماهانه یه پولی برام میریخت که اگه چیزی دوس داشتم وشوهرم پول نداشت بخرم تا ایشونم آلزایمر گرفت و پولا افتاد دست عمهم... الان یک سالی میشه که عمهم هم اون پول و میریزه...ولی دیروز وسط حرفاش گفت اخلاقیات خیلی مهمه ....آدم نباید از دیگران سواستفاده مالی کنه...به نظرتون خودم الان باید پیشنهاد بدم که دیگه اون پول و برام نریزه؟
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم.این است نظام عشق؛ هیچ بودن...
و خدایی که به شدت کافیست♥️ دل بسپار به حکمتش🍃عاشق کمک کردنم😍من یاد گرفته ام برایِ موفق شدن،هر ثانیه در حالِ تلاش باشم.یاد گرفته ام از هیچ کس جز خودم توقعی نداشته باشم.یاد گرفته ام در نهایتِ سختی و مشکلات هم بجنگم و امیدوار باشم.یاد گرفته ام که هیچ لذتی بالاتر از خوبی هایِ بی توقع نیست.و من خوب خواهم بود،حتی اگر همه ی جهان بد باشند،و من امیدوار خواهم بود،حتی اگر یاس و نومیدی،بر پیکره ی عالم،سایه گسترده باشد و من موفق خواهم شد،حتی اگر تمامِ جهان بگویند ؛ ممکن نیست.من نقطه ی پرگارِ دنیایِ خودم هستم،این منم که تعیین می کنم فردای من چگونه خواهد بود !
نه عزیزم وصیت مادر بزرگته بعدشم مگه پول اونه شاید منظورش تو نبودی اگه بوده باشیم لزومی نداره همه پول را خودش بخوره به تو هم می رسه پس با یه آب خوردن بخور نوش جونتتتتت