نمیدونم
آخه خودش گف گوشمالی بده برو سر زندگیت
من گفتم ن دلایل دیگه ای هم دارم
دیگه ام نمیخام برم
گفت بهم بگو من کمکت میکنم
منم گفتم
گفت این مریضه، طلاق بهترین راهه تو حیفی جونی آنقدر استرس نداشته باش
جلو مامانمم داشتم یه چیزایی به خانومه توضیح میدادم تند تند با گیره تو دستم بازی میکردم ناخواسته
آقاهه ب مامانم گف ببین چقدر استرس داره
تنهاش نزارید پشتش باشید