ببینید سه تا زن چه خووونی به پا کردن

سلام دوستان بخووونیید دهنتون وا میمونه از حماقت بعضیااا  و نظر و راهکار بدید 

مامانم تست کروناش مثبت شده بود و زنگ زد به مادرش و دوتا خواهرشم گفت اینو 

بعدش اونا هم اعتراف کردن ک شوهر یکی از خواهرا هم مشکوک بوده و رفته تست داده ولی هنوز جوابش نیومده 

ما از اون موقع ک مامانم علاعم داشت به همه گفتیم اینو ک اگه داشت ، کسی نگه نگفتیم 

ولی اونا کلا نگفتن و اصلا اهمیتی هم نداره برامون چون اونا یه شهر دیگه ان و ارتباطی نداشتیم و نداریم باهاشون 

یه همسایه داریم تمام فامیاشون کرونا دارن و کلی هم ازشون فوت شد ..خودشونم مشکوک هستن ولی خیلی باهامون رفت و امد داشتن کلا اطرافیانمون زیاد رعایت نمیکردن و هی رفت و امد میکردن 

اقا ما کلا یه استوری گزاشتیم نوشتم که اگه مشکوک هستین یا بیمار هستین و قایم میکنید ، خیلی بیشعورید :/   اصلا منظورم با شوهر خالم نبود چون گفتم ک اونا دور ان از ما و رفت و امد نداریم

بعد خالم ریپلای کرد:  منظور؟

گفتم منظورم با هرکی ک قایم میکنه 

گف : چرا اینو نوشتی     

بعضیا (خالت و من و مادربزرگ)  ناراحت میشن 

اگه کسی داشته باشه که قایم نمیکنه 

 منم گفتم : چرا حتی خودتونم قایم کردین ک شوهره خاله علاعم داره تستم داده منتظر موندین تا مامانم بگه بعد شما گفتین 

مادربزگ منم که دنباااال یه سرنخ میگرده که بکنتش یه داستااااانی 

سر همین زنگ زد به مامانم ک مریض بود شستتتتشاااا گف ینی چی دخترت وضعیت مییزاره به آقامون طعنه میزنه و میگه داشتی و قایم کردییی 

مامان منم گف یالله همین الان زنگ میزنی معذرت خواهی و میگی ک منظورم با شما نبود 

خلاصه دوتا خاله از اون سر دنیا رگباری هی پیام میدادن و چیز میگفتن ب من که اررره منظور تو با ما بوده طعنه میزنی...تو مادر خودت مریض شده اول...کلی چرت و پرت گفتن جوری که خون به پا کردنا 

هر چی صغرا کبرا چیدم و بهشون گفتم ک منظورم از استوریم صرفا اونا نبودن زیر بار نمیرفتن 

سه تا زن گنده نشستن پشت گوشیا و هی از اول میرفتن اخر از اخر میومدن اول 

مامان منم با اینکه دو هفته اس از خودش عین پرستار و مشاور ازش مراقبت کردم جوریکه کروناش توی 1 هفته خوب شد و حتی تستش ک مثبت شد همه تعجب کردن 

و عین کوزت از پسراش و شوهرش مراقبت کردم ، من رو فروخت و به کلی طرف اونا رو گرفت 

اینم بگم شوهر خالم جز خط قرمزای مادربزرگم هست حتی اگه بهش سلام هم کنی کلماتتو میشماره ببینه یه وقت چپ بهش نگفته باشی :/  

و اینم اضافه کنم مادر بزرگم کلا عادتشه از کاه کوه میسازه اخرش مردا با هم قهر میکنن بخاطر حرفای زنونه خاله زنکا 

همه رو هم میندازه به جون هم 

برادر با خواهر تا سالها قهررررر خواهر با خواهر قهررر