ایا کسی اینجا هست ب مرز طلاق برسه

اره من

تو زندگی پیش میاد ولی نمیتونی دوباره همه چی درست کنی . پل پشت سر نباید خراب کرد وقتی خراب شد دیگه نمیتونی به عقب برگردی

من بودم ولی نتونستم ببخشم،، تو دادگاه اومد گریه و زاری،، باباش اومد بهم گفت اگه بری زنم دق می کنه،،،،،،،،،،،،، تو مشاوره فرصت خواست،، ولی من اصلا قبول نکردم چون تا چند ماه قبلش همش میگفت بهتره جدابشیم و جدی بود،، میخواست گربه رو دم حجله بکشنه،، ولی نتونست

ما چن سال قبل به مرز طلاق رسیدیم در حدی که چن ماه قهر کردم رفتم خونه بابام و گفتم طلاق میخوام بزرگترا پا درمیونی کردن باز برگشتم و با شوهرم قول دادیم از نو بسازیم یه مدتم خیلی خوب بودیم دوباره از عید تا حالا همه چی ریخته بهم .نمیدونم بخاطر فشار بیکاریه یا چی که شوهرم خیلی بد قلق شده خیلی اذیتم میکنع اینروزا همش تو فکر اینم ازش جدا شم ولی بخاطر بچه هام موندم 🙁

از رابطمون نگم ک اولش افتصاح شد پسری ک برام میمرد سرد شده بود و کلا حرمتارو شکستیم من توروی باباش دراومدم و فحش دادم بابای بهشون فحش اینا داد دادگاه رفتیم کلا یک ماه و نیم طول کشید کارا هی جلو میرف تو یه ماه دوبار دادگاه رفتیم و اخرین دادگاهمکن بود ک یمون شد و اومد معذرت خاهی الان یساله میگزره اخلاقش خیلی عالی شده خیلی خیلی عالی یماه زمستون باز اخلاقش بد شد ولی دوبار الان خیلی خوب شده چن برابر بهتر از قبل 

شما داری طلاق میگیرس؟ میخای برگردی؟

الان از جدایی ناراحت و پشیمون نیستی؟ چن سالتخ

به نطرم به بعضیا میشه فرصت داد میشه بعضیا ارزش اینو دارن که یه بار دیگه راه رفته رو باهاش برگردی ولی فقط بعضیا 

من سر زندگی نرفته بودم، با تنهایی ساختم بهتر از اون روزای نکبتی بود،،. الان هزار بار خداروشکر میکنم جداشدم،، 26 سالمه،،،، چون رابطه هم نداشتم اسمشو از شناسنامم برداشتن 

من سبک سنگین کردم رفتم پیش مشاوره واقعا تا یکسال اول عذاب کشیدم،، آخرشم که تموم شد باز سربه سرم میذاشت و اذیت می‌کرد،،، مامانشم واقعا دق کرد و مرد،، چون تو محله همه پشت کردن بهشون