کاش میشد خود کشی کنم به خود خدا قسم اگر گناه کبیره نبود همین امشب این کارو می کردم ولی می ترسم... درد دلمو به هیچکی نمی تونم بگم
مامانمم مریضی قلبی داره امروز شک کرد حالم خوب نیس خودمو کشتم تا جمش کنم... نمی خوام چیزیش بشه زبونم لال
به درجه ای از خود خواهی رسیدم ک با اینکه می دونم تنها امید و تنها بچه ی مامانمم ولی باز آرزوی مرگ می کنم
میدونین چقد من بدبختم ک حتی نمی تونم بشینم یکم گریه کنم چون هر لحظه ممکنه مامانم درو باز کنه و ببینه اشکامو...
چی میشه که من هر شب دعا می کنم بمیرم و فردا بازم بیدار میشم؟!؟!
برام دعا کنید فردا صبو نبینم 💔 خیلی خستم
ببخشید خیلی حرف زدم چون هیچکی نیس ک بتونم درد دلمو بهش بگم...