بعد سه سال مادرش باهزار دردسر راضی شد بامن صحبت کنه بعد چندماه گفته شماره مادرشو بده زنگ بزنم صحبت کنم منم نمیخوام یه سری حرفا رو به مادرم بزنه چون بعدا واسم مشکل میشه و مامانم ازهمه بدتره نمیخوام بگه باعشقم درارتباطیم اونم بهش گفته یسری حرفارو نباید بگی مادرشم افتاده دنده لج گفته اصلا زنگ نمیزنم ازطرفی هم من به خونوادم گفتم قراره زنگ بزنن نمیدونم چیکار کنم هیچ فکری به ذهنم نمیرسه چطوری باید مادرشو راضی کنیم
راضی نشد بیخیال شو بعدا خیلی اذیتت میکنه
چرا از خدا کمک نمیگیری؟😐
چرا چیزی که قرار نیست مادر خودت بدونه مادراون میدونه! ازاول خودتون خراب کردین
تو مردی یازن
خب دلیل مخالفتش چیه؟
خدا بهتون صبر بده واقعا عذاب اوره لحظات راضی کردن و لوس بازی والدین
ی چله ای چیزی بردار برای راضی شدن و شر بپا نشدن...
پسرا قلقه مامانشونو بلدن.یجوری راضیش کنه سوتی نشه دیگه
.منم مادر شوهرم ناراضی بود.۵ سال.ولی واسه خواستگاری هرچی گفتم نگید به خانوادم نگفت
راضی میشه بالاخره
تجربه نشون داده اون ازدواجایی که خانواده های دوطرف راصی نیستن زیاد جالب نمیشه عاقبتش.
نریزید سرم نظرم بود دلم خواست بگم😒😒😒
از الان میگم بیخیال شو در اینده عروس بده میشی و هرگز روی خوشی رو نخواهی دید
اخرش هم گفته میشه که دوست بودین
من که مادرشوهرم التماس میکرد برای جواب گرفتن ازم، و حلوا حلوا م میکرد، الان با هم خوب نیستیم.
خدا به دادت برسه از همین اول بسم الله....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
