دوستم ۶ ماهه نامزد کرده
رابطه خوبی با خونواده همسرش داره
اونا اذیتش نمیکنن و دوست منم واقعا مهربونه
هفته ای دو روز میرفت خونه پدر شوهرش
برادرر شوهرش امسال امتحانات نهایی داره و نهم میخونه
مادر شوهره گفته تا مرداد ماه نیا خونمون ، دخترم امتحان داره
دوست منم تک فرزنده وبیشتر مواقع تنهاست
دیروز زنگ زده کلی گریه کرده
خب دلش شکسته بخاطر این حرف مادرشوهرش
میگه شاید دیگه بعد مرداد ماه فقط با همسرم برم و برگردم و رابطه رو سرد کنم
چون مادر شوهرم بین همسرم و پسرش فرق میزاره
هر موقع من میرم خونشون میگه سرم درد میکنه
ولی وقتی من خونه خودمونم ، میفهمم رفته گردش و مهمونی .
من به مادرشوهرم زنگ نزنم اون زنگ نمیزنه
نامزدش هم میگه اخلاق مامانش اینه
شما چطور راهنماییش میکنید