سلام
خیلی سریع برم سر اصل مطلب
داداشم با خانومش با ما زندگی میکنن
زن داداشم و داداشم به خاطر نبود کولر تو اتاقشون و گرما تو تابستون میان اتاق من میخوابن
ولی خیلی زیاد میخوابن مثلا من ساعت 7صبح پا میشم باید تا 12صبر کنم تا خانم از خواب بیدار بشه و بتونم کارامو انجام بدم
خیلی وقتا هم بیداره ولی زیر پتو با گوشی ور میره و پا نمیشه وسیله هاشو جمع کنه
در اتاقمم میبندن تا صبح یخ میزنم اصلا خواب درست حسابی ندارم
یا مثلا میریم بیرون واسه تفریح دست به سیاه و سفید نمیزنه مامان و بابامم میگن هی تحویلش بگیر منم تحویل میگیرم ولی احساس میکنم خیلی نمیتونم باهاش ارتباط بر قرار کنم
در کمال سکوتش به شدت کارایی میکنه که رو مخمه
داداشمو خیلی دوست دارم خیلی هم خودمو سر زنش میکنم بابت این حسم
ولی. واقعا اعصابم بهم میریزه