2737
2734
واااای منم دختر اولم بد غذاس به شدت دیگه مشکل اعصاب گرفتم انقد حرص خوردم سر خوردن این بچه هفت سالشه ...

نه من خداروشمر دخترم همه جی میخوره اما هرقاشقی رو باید بگم بخور. مثلا اگه ده تا قاشق داره من ده بار باید بگم بخور تا نگم قاشق بعدیو دهنش نمیزاره. من چند روز شربت راسیپ دادم خورد عالی بود اصلا از این رو به اون رو شد امتحان کن حتما. اما بیشتر یک ماه نده بهش. 

یه صلوات مهمونم میکنید به نیت ارامشم و خوب بودن حاله دلم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

انشااالله به خواستت میرسی .من همسرم به شدت دختریه خیلی دعا میکرد اینم دختر شه که شد😍😍😍

خوشبحالت من شوهرم اولی رو هم پسر دوست داشت. الانم هنوز امیدواره میگه پسره. دلم براش میسوزه. اما جونشه و دخترم

یه صلوات مهمونم میکنید به نیت ارامشم و خوب بودن حاله دلم
2728
نه من خداروشمر دخترم همه جی میخوره اما هرقاشقی رو باید بگم بخور. مثلا اگه ده تا قاشق داره من ده بار ...

راسیپ دادم خوب شد قطع کردم دوباره شروع شد ...کلا بد غذاس من که کم اوردم در برابر مقاومتش تو خوردن 

الهی....گاهی....نگاهی(همه زندگیم دخترام)

من بچه اولم رو‌فقط ۳ماه شیر دادم‌ بخاطر افسردگی نتونستم ادامه بدم‌ولی دومی رو الان باردارم حتما شیر میدم بهش 😍

نفسم بنده بهتون جوجه های من 😍 پویان عشق❤️ دلوان نفس❤️
2738
بچه من خوب شیر نمیخوره همش میخابه زیر سینه اعصابم خورد میشه یک ساعت زیر سینمه‌ اخرشم نمیدونم سیر شده ...

باید فعال نگهش داری. نزار بخوابه زیر سینه

بچه هامون ، بزودی میرن ! اونا مهمون ما هستن !بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام  و روزی از خانه ام  می رود.روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا می شود...به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا این که فرزندم به خوبی از من یاد کند؟کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم!بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد. اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.چون می دانم....او مهمان زودگذر خانه من است.                کودک عزیزم ! امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.😍                                                                       
راسیپ دادم خوب شد قطع کردم دوباره شروع شد ...کلا بد غذاس من که کم اوردم در برابر مقاومتش تو خوردن&nb ...

من با دعوا و هرچی هست بخوردش میدم اما دیگه نه برا خودم اعصاب مونده نه اون. حالا دومیو گغتم محل نمیدم میزارم از او ل جلوش خاست بخوره نخاست نخوره

یه صلوات مهمونم میکنید به نیت ارامشم و خوب بودن حاله دلم
باید فعال نگهش داری. نزار بخوابه زیر سینه

همین کارو میکنم ولی بازم یک ساعت طول میده بخوره 

خدایا خیلی دوستت دارم میدونم که تو هم دوستم داری 😘😘😘 مامان عزیزم دلم برات تنگ میشه تا همیشه کاش وقتی بودی بیشتر بهت میگفتم دوستت دارم بهت میگفتم قدرتو میدونم برام عزیزی ، خدایا حالا که اونجا پیش توئه از طرف من ببوسش😞
چند وقتشونه من پسرمو از شیر بریدم خیلی لاغر شده 

خوب میشه از شیر بگیری اولش لاغر میشن بعد به غذا میوفتن. 5 سال

یه صلوات مهمونم میکنید به نیت ارامشم و خوب بودن حاله دلم
خوشبحالت من شوهرم اولی رو هم پسر دوست داشت. الانم هنوز امیدواره میگه پسره. دلم براش میسوزه. اما جونش ...

عه... ولی بخدا زندگیایی که توش دختر هست اصلا یه مدلی قشنگه خاصه مخصوصا که دیگه باباشون دختری باشه.....اصلا شوهر من همیشه و همه وقت گفت فقط دختر باشه همین یه موقع هایی من میگفتم حالا اگه دومی پسر شد چی میگفت اگه من باباشونم میدونم چیه بچم...واقعا خدا خیلی منو بچه هام رو دوس داشته

الهی....گاهی....نگاهی(همه زندگیم دخترام)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز