سلام شوهرم جوری شده با بچه های برادرش خیلی خوبه ازبس خانوادش تو مخش ازخوبیاش گفتن وگفتن ازطرفی بچه من کوچکترین حرفی بزنه حساسش کردن بش ن میشه چیزی گف ن میدونم چکار کنم ازبس پیش هم حرف میزنن
وامگه میشه پدری بچشونخواد؟ مخش تاب داره
از بس احمق هستش
مثل بابای احمق منه
عجب بابا عجب
چ بابای عجیبی😐
بزن تو سرش چقد بعضی مردا احمقن که اختیار یه محبت کردن به بچشونم دادن دست ننه باباشون
عزیزم بی خیال شو شاید میخواد حرصت بده
اره میشه یه پستی مثل بابای ما که ولمون کرد و رفت
حالا من شوهرم بچه های برادر زادشو ک کوچیکه دوس داره ولی با اونا ک بزرگن عادی برخورد میکنه . نی نی خودمم تو راهه
عزیزم حتما حساس شدی امکان نداره برادر زاده اش بیشتر دوست داشته باشه .ولی قرار نیست اونا رو تربیت کنه پس بشون زیاد سخت نمیگیره رو بچه خودتون حساس چون میخواد خوب بار بیاد
از خوبی ها و باهوش بودن بچت زیاد بگو پیشش
مشخصه با حرف پر میشه
از بچه های اونا ایراد دیدی بهش با خنده بگو تا بچه ی خودتو به چشم بیاری
مادرشوهر منم این مدلیه بچه ی منو نادیده میگیره و بچه ی بقیه رو پیش همسرم تعریف میکنه ولی من اونقدر از بچم تعریف میکنم تا ب چشمش بیارم به نظرم تاثیر داره
ینفردیدم تومجلسی بچه خواهرشوخیلی تحویل میگرفت میبوسیدناخوداگاه چشمم افتادبه زن وبچه خودش دیدم بچش بایه حسرتی پدرش نگاه میکنه وزن هم ناراحته بعدیه هفته دعوتش کردم خونمون باهمسرم بحث ینفردگه روکشیدم وسط ورفتارشو به بحث گذاشتیم خداروشکرازاون موقع هرجادیدمش بچش کنارشه بماندزنه اومدچقدرتشکرکرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
