2737
2734
عنوان

نیازمند جواب سریع

189 بازدید | 13 پست

با یه آقایی قرار بود برم بیرون شب قبلش بخاطر کار کنسلش کرد و کلی عذرخواهی کرد و گفت بعد اینکه تکلیف کارش معلوم شه همو ببینیم و حدودا دو هفته ای زمان میبره میدونم کارشم مهمه براش ولی چی جوابشو بدم.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چی جوابشو بدی   خب بش بگو اشکالی نداره  

اون اقا کیه خب اگه شوهر و نامزد و دوست پسر باشه فرق داره با اینکه دوست معمولی یا هم کلاسی  یا غریبه باشه 

به هر کدوم جوابای مختلفی میشه داد 

در هر صورت تو که نمیتونی بگی نههه من قهرم   باید خودتو بی اهمیت جلوه بدی فکر کنم ...

ناتانائیل ! تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود! در انتظارِ خدابودن؛ ناتانائیل یعنی باور نداشتن اینکه او هم اکنون حضوردارد...
2728
2738
این جواب خیلی خوبه ...ن گفتی نمیام ن اینکه خودتو سبک کردی...


دقیقا،اگه بگی نه یعنی طرف خیلی برات مهمه چون بهت گفته وقت ندارم ناراحت شدی این غلطه،اگه بگی باشه اونم خالی خالی یعنی هر چی تو بگی همونه اینم باز غلطه،بلکه باید گفت باشه بهت فرصت میدم یه زمان دیگه رو انتخاب کنی ولی اون زمانو باید بهم اطلاع بدی که من ببینم وقتم خالیه یا نه،یه جورائی میشه اینکه حرف اول آخرو من میزنم ،تائید کننده منم،به نظرم خانما باید خیلی دقت کنن تو رفتارشون با آقایون خودشونو دست کم نگیرن

وقتی اومد یکم نازکن قرارو بالا پایین کن، سریع تو هرتایمی گفت قبول نکنی هوا برش داره

اگه بشر این اصل رو رعایت کنه قطعا دنیا جای قشنگ تری میشه:وقتی از اعماق وجودت احساس میکنی زندگیت رو نکبت فرا گرفته بچه دار نشو! 😒ظلمِ ظالم، جورِ صیاد، آشیانم داده بر باد... ای خدا، ای فلک، ای طبیعت... شام تاریکِ مارا سحر کن... 🤲😢😞😞😞مشغول قتل‌عام روزها هستم‌!💔ما دهه شصتیا تو زندگی ازهرچی میترسیدیم سرمون اومد، از هرچی نمیترسیدیم هم سرمون اومد، یه سری چیزای متفرقه هم بود اونا هم سرمون اومد، یه سری چیزا هم اصلا مربوط به ما نبود ولی سرمون اومد، یه چیزایی حتی وجود خارجی نداشت ولی اونا هم سرمون اومد، لامصب معلوم نیس کله ست یا میدان مغناطیسی😒😒😒 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاش من حسنی بودم و توی دِه شلمرود، تک و تنهابودم، و عین خیالمم نبود که نه قلقلی نه فلفلی نه مرغ زرد کاکلی هیچکس باهام رفیق نیست، و تنها دغدغه ام این بود که تنها روی سه پایه، بنشینم توی سایه☹️☹️ من به فکرِ خستگی های پَرِ پرنده هام، تو بزن تبر بزن... من به فکرِ غربتِ مسافرام، آخرین ضربه رو محکمتر بزن🍁🍃اون درختِ سربلندِ پُرغرور، که سرش داره به خورشید میرسه منم منم، اون درختِ تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم، من صدای سبزِ خاکِ سُربی ام، صدایی که خنجرش رو به خداست، صدایی که توی بُهتِ شبِ دشت، نعره ای نیست ولی اوجِ یک صداست🌳🍃🍃سنگ است که میزند به سینه هرکس فقط برای خود😔 بیزارم از این خلقِ دورنگ و از ناکسان و هرکسی😒
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730