۳۵ سالمه وشوهرم ۳۶ سالشه یه پسر ۲۲ ماهه دارم
شوهرم وقتی اوند خواستگاریم خودشو پاک ومومن وسالم وبی ریا نشون دادتحقیق هم کردیم خوب بود
ولی بعد ازازدواج فهمیدم آلوده به موادمخدره ولی انقدر پنهانی وبا دوزوکلک ودروغ این کارا رو میکنه
که خیلیا فکرشم نمی کردن اینچنین باشه ومن هرچی بیشتر اززندگیم گذشت دونستم آلودگیش بیشتر ازاونیه که فکر میکردم ۸ساله ازدواج کردم ولی سه سال پیش دونستم که اعتیاد داره قبلش با قسم وآیه
میگفت تفننه واعتیاد نیست . البته تازه دونستم تعتیاد به تریاک داره حق طلاق گرفتم ولی
ناخواسته بچه دارشدم حق حضانت هم گرفتم
تو این مدت هم چند جا واسه ترک رفتیم ولی متاسفانه یکسال بعد از تولدبچه بود که دونستم اعتیادش غیرازتریاک هرویین بودبه هرحال خودشو بکشی اعتراف نمیکنه دو سری کنگره ۶۰رفت وبازم
برگشت.متاسفانه خیلیی دیرفهمیدم چی به سرم اومده ولی باور کنید نمایش مذهبی قرآن ونماز وروزه اش. حیا وادب ومهربانیش. دروغگویی بیش ازحد وانکار فوق العاده اش و اعتراف میکنم سادگی وزودباوری و بی تجربگی من باعث شد خیلی دیر بفهمم چی به سرم اومده. الان هم حق طلاقمو اجرا گذاشتم ولی نگران آینده خودم وطفل معصومم هستم.........