آقا اینا خیلی خوبن .
الان یاد یه خاطره ای افتادم .
ما پارسال این موقع رفتیم کردستان بعد یه مشکلی واسمون پیش اومد بعد طرف اصلا ما رو نمیشناخت مارو برد خونشون حسابی پذیرایی کرد و شبم نذاشت بریم . نگهمون داشت خونشون و تا فردا ظهرشم اونجا بودیم . واسه حل مشکلمون و خیلی کارای دیگه هم کمکمون کرد . خیلی خونگرم و مهمون نواز و خوش برخورد بودن . هیچ وقت خاطره ی اون مسافرتم از یادم نمیره . در عین حالی که خیلی سخت بود خیلیم خوب بود .
بعد پسر خونوادشونو نگم براتون انقده نجیب و باحیا رفتار میکرد که ما معذب نباشیم و خیلیم واقعا پسر خوبی بود . یعنی نه فقط اون کل خانوادشون .
بعد یه غیرت رو توی رفتار مرداشون میشد دید به خصوص همین پسرشون خیلی خوب بود . حس امنیت به آدم میداد.
راستی کسی میدونه این تعصب و غیرتشون چطوریه و چجوری شکل گرفته ؟