زن پدرشوهرمه! مادرشوهرم خیلی وقته از همه نظر ناتوان شده و پدرشوهرم مجدد ازدواج کرده. زنز که باهاش ازدواج کرده خیلی سعی میکنه خودشو جا کنه تو دل فامیل ولی من یوی که از ته دل ازش متنفرم! به نظرم بقیه هم ازش خوششون نمیاد. بهرحال زن دومه و اومده رو زندگی یکی دیگه. علاقش به پدرشوهرمم یه جور چندش آوره! خیییییلیم خودشو لوس میکنه هم واسه شوهرش هم فامیلاش. خونه هاشون کارمیکنه قربون صدقشون میره باز به دل نمیشینه.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
دیشبم تو یه جمعی بودیم زن و مرد جدا خوابیدن این نصف شب پاشد رفت بغل شوهرش. کلا رفتارش یه جوریه انگار ...
خب چیکارش داری
شوهر ندیده است دیگه😁
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
اون بیچاره هم زندگی خوبی نداشته حتما ک اومده زن دوم این آقا شده
وقتی در جایگاه کسی نیستم نمیتونم نظر بدم
⚜️۹/۹/۹۹بهترین اتفاق زندگیم رخ داد⚜️❌میخوای نصیحت کنی،مسواک عقایدت رو تو حلقم فرو کنی،فضولی کنی ریپلای نکن❌غصه کم کم جون میگیره، دل یهو میپوسه🕶احمد ذوقی دو تعلیقه
خیلی دلم میخواد تو مکالمه از واژه(( اشتباه به عرضتون رسوندن)) استفاده کنم ولی همیشه هول میشم و میگم گوه خورده کی گفته :| وقتی یه اتفاق بد برای یه ایرانی میافته دو دسته وجود دارند_خودش و اطرافیانش که اعتقاد دارن چشم خورده _دشمنانش که اعتقاد دارن بالاخره خدا جوابشو داد😐😂