همین الان تو اینستا بودم ی کلیپی میدیدم یاد دوران دبیرستان خودم افتادم...
ما بچه های کلاس سوم انسانی بودیم یه تنه مدرسه رو ب گند کشیدیم😁😁
عاقا باورتون میشه همه ی کلاس... هممممه کلاس بچه مثبت و منفی همه و همه با خودمون گوشی میبردیم سر کلاس و وقتی معلم داشت درس میداد ما داشتیم بلوتوث میدادیم😲
واقعا من چرا انقدر نترس بودم اون موقع؟!!
معلم هنوز نمیومد سر کلاس من گوشیمو میزدم ب شارژ... الان فکرشو میکنم موهای تنم سیخ میشه
😨😨😨
شما هم بگید❤❤
من دهه هفتادی ام
کپسول مینداختیم تو بخاری روزایی که امتحان داشتیم
بو گند کلاسو برمیداشت
معلم سرش درد میگرفت کلاسو کنسل میکرد😂
ما زیادی مثبت بودیم
می خواستم توسالن ترقه بندازم دیقه آخری مانع شدن
کلا بچه مثبت بودم و هستم تو مدرسه 😅
نهایت شیطونی که کردم به گند کشیدن لباس فرم و کیف دوستام با گچ و تخته پاک کن بوده😂
ما یه اسپری خوشبو کننده برای کلاسمون خریدیم خیلی بوش بد بود و هر وقت میخواستیم سربه سر معلما بذاریم اونو میزدیم بنده خداها میگفتند بوی چیه ماهم میگفتیم خوشبو کننده .بهدش به مدیر مدرسه اعتراض کردند که مدیر اومد سراغمون نگفت تکرار نشه☺☺☺☺☺☺☺
سر کلاس هنذفری به گوش😂تو ی عالم دیگ بودیم
ما تجربی بودیم اصلا سره کلاسها نمیرفتیم
میرفتیم زیر زمین خوراکی خوردن
یع بار وسط فیزیک رسیدیم
معلم سرش به تخته بود دوییدیم پشتش و نشستیم‌سرجامون
یه نیم ساعتی نطق کرد بعد مارو دید
گفت یه سریا انقد بیشعورن که فک میکنن من کورم😂😂😂
البته از یه جای دیگه تقلید کردیم
من آدامس می خوردم می چسبوندم به نیمکت اینکار رو بیشتر از درس خوندن انجام دادم و دیگه اینکه عین پسرا دعوا می کردیم با یه دوستام که هنوز باهاش دوستم معلم اجتماعی مون خیلی دوستم میداشت همه خاکی می شدیم بعدم می گفتیم یکی دیگه زده معلم می گفت مظلوم تر از یکتا پیدا نکردی از خنده می ترکیدیم بعدش من و دوستم نیوشا
