ما طبقه بالای مادر شوهرم اینا زندگی میکنیم رفتم پایین در رو زدم سلام کردم دیدم مادرشوهرم بجای اینکه جواب سلامم دو بده با صدای بلند بهم میگه چرا لباس بچه رو با لباسای خودت انداختی لباسشویی منم بهش گفتم نه اول شستم بعد انداختم منظورش شورتش که جیش کرده منم با عصبانیت اومدم پایین باید منتظر میموند من ننشستم لااقل اونموقع مبگفت