مادرشوهرم.رفته شهرستان اين با باباش مونده شوهرمم بزور ميگه تا مادرم بياد بايد اينجا بمونيم
خانم ساعت ١١بيدار شده تا خود الان سرش تو گوشي فقط رخت خواباشونو جمع كرد و يه جارودستي به اشپزخونه اشون زد بعد من احمق عين كوزت دارم الويه درست ميكنم برگشته ميكه كالباسارو رنده نكن خرد كن بخدا حتي دلستر رو اپن رو هم نكرد بزاره تو يخچال الانم رفت حموم😐ديشبم كل ظرفاي شامو انداخت گردن من بحث كار كردن نيست ولي زورم مياد عين خانوم تو خونه خودشون ميشينه
ميخوام به شوهرم بگم
بنظرتون چ كنم