عمع منم یبار داشت تخم مرغ مینوشت واسه یکی
بعدش به من گفت برو تخم مرغو بنداز تو باغ
دوستان به خود خدا قسم که فاطله حداقل تا زمین اونجا که من رو بالکن بودم هف متر بود ولی انداخم نشکست بعد رفتم پایین یادم اومد روش نوشته الله
تاحالا اینجور انفاقا واستون افتاده که ربطش داده باشین به اینجور چیزا؟
بیاین تعریف کنین حال کنیم و صفا ببریم