بعدش که دخترم خوابید رفتم بیرون از اتاق به بهانه دستشویی ببینم عکسالعمل شوهرم چیه .اونم به روی خودش نیاورد و واسه اینکه من شک نکنم رفت توی بازیهای گوشیش که مثلا بگه دارم با گوشیم بازی میکنم .
ساعت نزدیکای صبح بود رفتم به شوهرم گفتم باید بریم مشاوره .یه لحظه جا خورد و مثل همیشه خودشو به موش موردگی زد .متوجه شد من خیلی تیزم .واسه هفته دیگه نوبت زده بودم میخواستم تهایی برم .گفتم بهش بگم که اونم بیاد