از سوتی هایی که دادین بگید😁شاد بشیم یکم

یبار جلو پدرشوهرم گفتم ب جایی هیلاری کلینتون 

هیلاری کیررینتون 

من یه بار به زندداشم که باغ بودیم ،داشتم میگفتم که سگه رو نگاه داره چه جوری  اون سگ ماده هه رو  م ی ک ن ه🥴😜، یهو دیدم داداشمم پشت سرمه و با خنده و شرمندگی بهم گفت خاک تو سر منحرفت

اگر دربند در مانیییی در مانی😂😂😂

یبار توی جمعی از آشناهای دور که هر چند سال یبار میان پیشمون یه استان دیگه هستن

خانم اون جمع گفت کی میتونه سه بار پشت هم بگه سرشیرو سرکه سیری سی شاهی

اقا من توی دلم تمرین کردم و بعد گفتم من من

و شاید بتونید حدس برنید بعد دومین جمله چه اتفاقی افتاد😣😣

فقط دیدم همه پخش شدن

زن دایی شوهرمممم جلو همه همه به ورزش جیت کاندو گفت جیت کاندوم

😂😂😂😂😂

خیلی بامزه نیست ولی وقتی آدم عجله داره حرفاشم عجیب میشه خاله شوهرم نشسته بود پشت در اتاق خواب یجوری که در باز میشد میخورد به پاش منم اومدم سریع حرف بزنم گفتم ضربه گیر در رو از رو دیوار بکن بچسبون درت 😂

میخواستم بگم بچسبون به پات😂

یبار خیلی حالم بدددد بود ب نون سنگگ گفتم  برام سون منگگ بخر ب شوهرم

تو کلاس مجازی هم تو پیوی دوستم بودم هم تو گروه بعد دوستم گفت استاد میخواد امتحان بگیره منم نوشتم استاد گ..و..ه..خورده غلط میکنه امتحان بگیره دیدم ای داد بیداد رفت تو گروه چون خیلی لاکچری بودم فکر کردم رفته واسه دوستم تا 10 دقیقه یه چیزی خوردم و دیدم بیچاره شدم واییییی معلم بهم گفت بیا پیوی و فحشم داد رکیک😑

😂 داشتم از خجالت آب میشدم از شانسم کلی پسر جذاب اونجا بود🤦‍♀️

بجای چی میخاستی بگی به داداشت؟؟

یه بارم  تو مراسم عزای پدربزرگم که فوت کرده بود، یکی موقع خداحافظی گفت خدا رحمتش کنه منم نمیدونم چطور شد بهش گفتم انشالله دست به شما بیاد 

یه بار خونه خواهرم بودم براش مهمان اومد

مهمانا موقع رفتن و خداحافظی من مداوم می گفتم خوش اومدید بازم تشریف بیارید خب شام میموندید 😂😥

دیدم خواهرم ناجور داره نگام میکنه بعدش یه لحضه به خودم اومدم بابا اینجا که خونه خودمون نیست دارم تعارف تیکه پاره میکنم 

یکی نبود اونجا بگه اخه بتو چه که تعارف میزنی برای خونه یکی دیگه😒😒

خیلی خجالت کشیدم

😶😶😶😶مامانه تو داری؟ 😂😂😂😂