من یه دور که داشتیم از سالن عروسی میومدیم بیرون سوار ماشین بشیم لیز خوردم کل فامیلا و مردا اونجا بودن بد ضایع شدم مامانم و مامانبزرگم بهم میخندیدن بابامم انگار نه انگار رفت سوار ماشین شد نکته جالب توجه این بود که کفشم پاشنه تخت بود 🤦♀️
بعد که از مامانم پرسیدم چرا کمک نکردی گفت تلاشت برا پاشدن خیلی باحال بود😐😑