اول اینکه قبلا بارها برام پیش اومده خواستم کاری رو انجام بدم و از سر ذوق به خیلیا میگفتم. ولی اون کار برام جور نمیشد. یه حدیث هم هست در این مورد فحواش این هست که آشکار کردن کاری پیش از انجام آن کار موجب تباهی اش میشود. بعدم به هرحال همه خیرخواه آدم نیستن. ممکنه سعی کنن ناامیدت کنن. مورد آخر هم اینکه 1صدم درصد اگر قبول نشی دیگه انقدر میگن تا اشکت دربیاد. یا مثلا تو مراحل مختلف انقدر درموردش ازت سوال میپرسن تا تمرکزت از بین بره.
خود من جز همسرم، مامانم اینا میدونستن فقط