2733
2734
عنوان

بیاین راجب کفشم نظربدین عکس

448 بازدید | 26 پست

بباین دوستان

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

کفشو خداییی زود بازار

    اینقدر رشد کردم ادمایی که منو میشناختنم دارن دوباره منو میشناسن.                                                                                                     من همونم که نه مذهبیا قبولم دارن نه غیر مذهبیا                                                                  انسـان ناصحیـحی هـستم،در همـه ابـعاد                                                       نـان خـدا میخـورم ، فـرمـان شیـطان میـبرم                 رو اعصاب آبـانـیا راه نرید؛میدون مینِ:)                                                         https://t.me/Hich_zh

چرا کفش رو پست اول نمیذارین

Humanity is a religion in its own right, one with very few follانسانیت خود به تنهایی یک دین است که پیروان چندانی ندارد                 خواهشا بامن بحث دینی و سیاسی نکنید که بد قاطیم😕👊     با تشکر

بزار دیگه

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

خزه

Humanity is a religion in its own right, one with very few follانسانیت خود به تنهایی یک دین است که پیروان چندانی ندارد                 خواهشا بامن بحث دینی و سیاسی نکنید که بد قاطیم😕👊     با تشکر
2738
خزه

مرسی

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

مبارکت باشه

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
مرسی

خیلی بند بندیه اخه...من ساده ترشو دارم

Humanity is a religion in its own right, one with very few follانسانیت خود به تنهایی یک دین است که پیروان چندانی ندارد                 خواهشا بامن بحث دینی و سیاسی نکنید که بد قاطیم😕👊     با تشکر

البته برای تولد خریدم یه تولدکوچیک چند نفره

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730