اجیا من از بچگی عاشق ی پسری بودم همسایه عمم اینا بودن.خیلی مودب و سرب زیر بود سپاهی ام بود.تا این ک اذر ماه اومدن خواستگاری رو ابرا بودم حس میکردم خوشبخترینم قرار بود عقد کنیم ولی چون چادری نبودم و محجبه نبودم سپاه نامه نداد عقد بهم خورد زندگبم شد جهنم.ده روز پیش دیدم عکس حلقه و گل عشقشو گذاشتع اینستا زیرشم نوشته ب خودم امدم انگار تویی دز من بود این کمی بیشتر از دل ب کسی بستن بود دلم شکست غرورم خورد شد بگید چیکار کنم حال دلم خوب نی
خدای مهربونم همیشه تو زندگی دستمو گرفتی ورهام نکردی همیشه بهترین ها رو بهم دادی بهترین شعل همسر پخونهخانواده بچه دوستان وهمکارلن حتی تو فضای مجازی مهربونترین ادم ها رو سر رهم قرار دادی خدایا میدونم دخترم به لطف خودت خوب میشه راه میوفته حرف میزنه هیچ جیز غیر ممکن برای خدا وجود نداره میدونم نا امیدم نمیکنی
خب اگه اینجوره این اقا چرا اول نرفت تاییدیه بگیره بعد بیاد خواستگاری
خدای مهربونم همیشه تو زندگی دستمو گرفتی ورهام نکردی همیشه بهترین ها رو بهم دادی بهترین شعل همسر پخونهخانواده بچه دوستان وهمکارلن حتی تو فضای مجازی مهربونترین ادم ها رو سر رهم قرار دادی خدایا میدونم دخترم به لطف خودت خوب میشه راه میوفته حرف میزنه هیچ جیز غیر ممکن برای خدا وجود نداره میدونم نا امیدم نمیکنی