نمیتونم اینجا رو تحمل کنم. فضای اینجا خفه است. همش دلم میگیره. انگار نفسم بالا نمیاد. دلم میخواد برم فقط برم ی جای دیگه. اصلا تو ی حالی هستم که قابل توصیف کردن نیست. دلم نمیخواد اینجا باشم. دارم دیوووونه میشم. دلم میخواد اصلا نباشم. دلم میخواد همه چی رو فراموش کنم، گذشته رو فراموش کنم، آدم ها رو فراموش کنم، آدم ها منو فراموش کنن. دلم میخواد شبیه بچه های کوچیک باشم که دغدغه شون همش بازی کردنه. زندگیم شده همش تکرار. مغزم فلج شده دیگه به حرف هام گوش نمیده. حال خیلی خیلی بدیه. نمیدونم چیکار کنم. کاش ی نفر کمکم کنه. کاش ی جایی بود که میتونستم برم اونجا و دیگه برنگردم. کاش میشد اصلا ی آدم دیگه باشم با دغدغه های دیگه. کاش میشد اصلا نباشم. کاش ذهنم آروم میگرفت. کاش همه چی تموم میشد. حالم ی جور خیلی بدیه. کسی مثل من هست؟ شما چیکار میکنید؟