2703
2553

خیلی خیلی ناراحتم و گریون الانم با اشک مینویسم واسه حال دل مادرم دعا کنید خیلی بیچارس خیییییلی با وجود داشتن همه نعمتای که داره هرکاری براش میکنم احساس مکنم براش کم گذاشتم چون پدرم ولش کرده رفته پسرش زن گرفته رفته یه شهر دور خواهرامم بخاطر پول با شوهراشون با منت میان پیش مامانم آخه بابام بهشون باج میده که بخاطر منو یکی دیگه از خواهرام که با مامانم تو یه شهریم زندگی ما مختل نشه پول میده به خ اهرای دیگم بیان پیش مادرم از شهرستان خواهرام مث لاشخور شدن دیگه نمیشناسیشون متنفرم ازشون امشب یکیشون که قرار بود بياد پیش مادرم زنگ زد گفت تا سه تومن نریزین حسابم نمیام پیشت مامانم خونه منه یه هفته نذاشتم آب تو دلش تکون بخوره امشب خیلی دلش شکست گوشیو گرفتم هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم الانم مادرم خونم نیست رفت خونه خواهر دیگم که تو یه شهریم اومدم چارپایه شو دیدم کنار پنجره با لیوان چایی خالیش انقد گریه کردم براش که هلاکم بچمم گریه کرد از گریه من 

وارد تاپیک گروه لاغری بامداد خمارشدم به امید خدا و با اراده ی قوی تا عیدوزنمو 70میرسونم تونستم همیشه و اینبارم میتونم وزن اولیه در در 13دی 83وزن هدف 70❤️❤️😍😍😍💪💪💪💃💃👯‍♀️

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720

هرکاری براش میکنم که وجدانم راحت باشه بازم احساس میکنم کم گذاشتم همیشه حس عذاب وجدان شدیدی نسبت به مادرم دارم آخه مادرم علیله با واکر راه میره خودشو خیس میکنه امروز رو تختمون خودشو خیس کرد کنترلش داره از دست میده خداییش خواهرامم کم نذاشتن اما اونام دیگه کم آوردن دوتاشون شوهراشون بیکاره میگن باید بابامون مث پرستار بهمون پول بده و این شده باعث اختلاف من شکر خدا شوهرم وضعش خوبه احتیاجی ندارم اما وجود مادرم خیلی خیلی اذیتم میکنه چون هر ثانیه با اون حالت میبینمش دلم پراز غصه و بغض میشه طوری شده زندگی زناشویی مختل شده

وارد تاپیک گروه لاغری بامداد خمارشدم به امید خدا و با اراده ی قوی تا عیدوزنمو 70میرسونم تونستم همیشه و اینبارم میتونم وزن اولیه در در 13دی 83وزن هدف 70❤️❤️😍😍😍💪💪💪💃💃👯‍♀️
واست مهم نباشه عزیزم خدایی هست برای بی وفایی بقیه ناراحت نشو مامانت خدارو داره و تورو 

نمیدونی امروز چی بهم میگفت واسش قرمه درست کردم گفت ندا تو منو یاد خودمو مادر خدا بیامرزم میندازی هر موقع خونمون بود از بهترین چیزای خونم درست میکردم میزاشتم جلوش الهی خیر ببینی مادر از دستت انقد راضیم الانم اشکام بند نمیاد خیلی خیلی دلم جوش میزنه انگار دور از جونش میخوام از دستش بدم انقد ناراحتم 

وارد تاپیک گروه لاغری بامداد خمارشدم به امید خدا و با اراده ی قوی تا عیدوزنمو 70میرسونم تونستم همیشه و اینبارم میتونم وزن اولیه در در 13دی 83وزن هدف 70❤️❤️😍😍😍💪💪💪💃💃👯‍♀️
2714
خدالعنتشون کنه... شما دوتا همه کار کنید برای مادرتون... چرا باید مامانتو گیش یکی باشه همیشه؟ 

عزیزم داستان ما خیلی پیچیدس اصلا بخوام تعریف کنم کلا یه طوماره ولی اینو میدونم که فقط از روزی که چشم باز کردم فقط غصه خانوادم داغونم کرده هزار هزار مرتبه شکر شوهر و بچه خوب و زندگی خوبی دارم اما مادرم دلیل اختلافات خواهر برادرم چون همه از حرص دیگری مث توپ پاسش میدن واسه هم منم نمیتونم هیچ کاری کنم واسش چون اگه براشم خونه بگیرم پیش خودم خونه خودشو بفروشم ده تا مدعی داره شوهرمم میگه چرا انقد خودتو داغون میکنی تو تغاری هستی چرا انقد احساس مسوولیت میکنی میگم من نمیت نم دست خودم نیس

وارد تاپیک گروه لاغری بامداد خمارشدم به امید خدا و با اراده ی قوی تا عیدوزنمو 70میرسونم تونستم همیشه و اینبارم میتونم وزن اولیه در در 13دی 83وزن هدف 70❤️❤️😍😍😍💪💪💪💃💃👯‍♀️
نمیدونی امروز چی بهم میگفت واسش قرمه درست کردم گفت ندا تو منو یاد خودمو مادر خدا بیامرزم میندازی هر ...

خدا حفظش کنه واست زیر سایه اش 

با افتخار😍جنوبی ام😎 خاله زنکی و موج منفی اکیدآ ممنوع😎
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز