منو کرده نوکر و کلفت خواهر کوچیکم
من سر خونه زندگی خودمم ی بچه کوچیکم دارم
دیشب گفت خواهرت هوس مرغ کرده براش پختم بردم
از دیشب تا حالا گیر داده براش خورشت کرفس بپزم
بخدا بهم حس آشپز دست میده ی تشکر نمیکنه حتی
بعد مادرم برگشته میگه دوست داره تو براش آشپزی کنی انگار افتخاره
با من همیشه مثل نوکر بر خورد میکنن
خواهر من در عوض فوق العاده بد دهن و بداخلاقه و هر چی دهنش بیاد به من میگه
نمیدونم خدا چرا همچین خانواده ای به من داد