بچه ها این تاپیک قبلیمه اسکرین گرفتم بخونین بدونین جریان چیه
بچه ها بگین من جوابشو چی بدم؟ امروز صبح که مادرشوهرم داشت میرفت گفتم ممنون چند شب اذیت شدین پیشم موندین دیگه از امشب خودتونو اذیت نکنین تا چند شب منم بتونم پمادمو استفاده کنم برگشت گفت نه من میام حتما پیش خودم استفاده کن چه مشکلی داره مگه منم گفتم نه زشته نمیشه که بعد گفت اگه نیام به پدرشوهرت چی بگم گفتم بگو چند شب قراره مامانش پیشش بخوابه بعد مادرشوهرم برگشت گفت اگه به پدرشوهرت اینو بگم شب میاد خونتو نگاه میکنه مطمئن بشه مامانت هست یا نه
این حرفو که زد من شوکه شدم اصلا نتونستم چیزی بگم حالا میخوام بهش زنگ بزنم بگم مگه من کاری کردم که پدرشوهرم میخواد بیاد خونمو بگرده مطمئن بشه تنها نیستم عصابمو خیلی خورد کرد بگین دیگه چیا بگم بهش تا دیگه به خودش حق نده بهم توهین کنه
انگار من تنها بمونم قراره کاری کنم
عزیزم به شوهرت بگو دلیلتم بگو حتما خودش درستش میکنه
به شوهرت بگو بهشون بگه واقعا لازم نیست بیان پیشت
زیاد اصرار نکن فک میکنن میخای خیانت کنی داستان میشه برات
پمادتو برو تو حموم استفاده کن
زیر بچه هم تشک نایلونی بنداز
چرا نمیری خونه مادرت یا کسی بیاد پیشت؟؟
برو خونه مادرت اخی اینا دیگه چقدر عنن
چرا نمیری خونه مامانت
ب شوهرت بگو بگع لازم نیس تنها میتونی بخابی
برو خونه مادرت
یا ب شوهرت بگو بهش بگه ک نیاد توراحت نیستی
نمیدونم چی بگم
ولی حرفش زشت بوده که گفته بیاد بگرده
به شوهرت بگو قانعش کنه
بعضیا مدلشون منظوری ندارن می خوان تنها نباشی،حالا طرز گفتن و رفتارشون یکم خوب نیست...بگو شوهرت زنگ بزنه بهشون بگه نیان
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
