اره بخدا خالی نمیبندم حتی سوراخ دماغای شوهرمم نگاه کرد ـشوهرم دو هفته زودتر از من عمل کردمنو هیچ
ب مادرشوهرم گفتم خیلی ازش ناراحت شدم ک نگام نمیکرد و حرف نمیزد ...منم باهاش حرف نمیزدم مادرشوهرم ب من بلند گفت حرف میزدید چجوری میتونید ساکت بمونید منم گفتم حرفی نداریم باهم
ولی جواب خوبی دادم اکثر موقعا لالم بخدا
مادرشوهرم خیلی ازش میترسه یا نمیدونم چیه احترامشو داره ــولی جلوشون خیلی استرس میگیرممم